تغییراتی که من روی پوسته دو هزار و چهارده اعمال می‌کنم قبل از استفاده‌ی نهایی ازش

همون‌طور که تاحالا متوجه شدید که بعد از طی شدن دوران ریکاوری بعد از کنکور دوباره اومدیم (اومدم!) سراغ دو برنامه‌نویس و یک‌سری تغییرات بنیادی (مثلا از اول ساختن سایت، دیتابیس‌ها و افزونه‌ها!) روش اعمال کردیم. من از پوسته‌ی دو هزار و چهارده خوشم اومد و تصمیم گرفتیم که از همین پوسته استفاده کنیم. ولی این پوسته مشکلاتی هم داره (داشت!) و باید یک‌سری تغییر روش صورت می‌گرفت (که این چند روز داشته صورت می‌گرفته!) که به حالت تا حدی مطلوب برسه. بدم نیومد که یه توضیحی بدم که چه تغییراتی روی پوسته انجام دادم شاید به درد یکی دیگه هم بخوره (فایل‌های تغییر یافته به صورت جداگانه توی گیت‌هاب موجوده) :

  • پوسته دو هزار و چهارده با صفحات عریض مشکل داره (شاید مشکل نباشه چون این چیزی نیست که از چشم تیم وردپرس دور بمونه ولی چیز جالبی نیست از نظر من) و همون‌طور که این‌جا میبینید حتی توی صفحه‌ی ۱۳۶۶ در ۷۶۸ هم حتی گوشه‌ی سمت چپ‌ش (توی نسخه‌ی راست به چپ) خالیه. برای رفع این مشکل توی انجمن‌های وردپرس چند خط کد css هست که با اضافه‌کردن اون به فایل style.css پوسته یا پوسته‌ی کودک مشکل حل میشه. (البته کدی که توی گیت‌هاب وجود داره یه ذره بیش‌تره و من اون رو از سایت سازنده‌ی پوسته ورداشتم که خودش بر اساس کارهای یکی دیگست :) )
  • برای اضافه کردن تغییرات خودم به پوسته یکی از ساده‌ترین (و در عین حال بدترین!) راه‌ها ویرایش مستفیم فایل style.css پوسته‌ست. حداقل ضررش اینه که اگه پوسته آپدیت بشه اون تغییرات از بین میرن. برای همین هم وردپرس یه راه‌حل جایگزین پیشنهاد می‌کنه و اونم استفاده از پوسته‌ی کودکه. پوسته‌ی کودک تمام فایل‌هاش رو از پوسته‌ی پدر به ارث می‌بره جز فایل‌هایی که خودتون اضافه کنید. (در این مورد فقط فایل style.css) و البته نباید فراموش کنیم که اگه فایلی توی پوسته‌ی کودک وجود داشته باشه وردپرس دیگه اون فایل رو از پوسته‌ی والد اجرا نمی‌کنه. اگه بعدا وقت شد یه نوشته راجع بهش می‌نویسم.
  • توی صفحه‌ی اصلی به دلایلی تصمیم گرفتم که تصویرهای شاخص (یا همون تامبنیل) رو نشون ندم. و این نوشته کمک کرد. من از روش اول‌ش استفاده کردم. و بعدش مجبور شدم تغییراتی توی css بدم چون نوشته‌ها یا خیلی از هم فاصله گرفته بودن یا رفته بودن تو هم.
  • فونت عنوان‌های صفحه‌ی اصلی رو کردم ۲۵ واحد. (کوچیک‌شون کردم)
  • نمی‌دونم چرا ولی حتی توی فایل rtl.css پوسته هم یک‌سری از فونت‌ها تاهوما نبودن و از نظر من فونت پیش‌فرض فارسی (که ما فونت پیش‌فرض استاندارد و رسمی نداریم!) زشته و برای همین هم اون فونت‌هایی که تاهوما نبودن رو تاهوما کردم. از جمله فونت ویرایشگر وردپرس (توی پوشه‌ی /wp-content/themes/twentyfourteen/css/editor-style.css پیداش می‌کنید) و فونت عبارت «اضافه‌کردن دیدگاه».
  • نمی‌دونم کی توی تیم ترجمه‌ی فارسی به ذهن‌ش رسیده که «thought» توی بخش دیدگاه‌ها رو «فکر» ترجمه کنه ولی به نظرم «دیدگاه» واژه‌ی مناسب‌تری اومد برای همین فایل ترجمه‌ی پوسته رو هم ویرایش کردم.
  • آخرین تغییر هم یه ذره توضیح داره. اگه برید آخر صفحه‌ی اصلی می‌بینید که با نوشته‌های «پسین» و «پیشین» مواجه میشید که برای رفتن به صفحات بعد هستن و کنارشون هم یه پیکان وجود داره. توی نسخه‌ی انگلیسی برای رفتن به صفحه‌ی بعد از پیکان سمت چپ استفاده شده و توی فارسی هم (در واقع توی فایل ترجمه) پیکان رو به پیکان سمت راست ترجمه کردن. حدس می‌زنم موقعی که توی CSS جهت صفحه رو تغییر می‌دیم (با ویژگی direction) جهت پیکان ها هم برعکس می‌شه و برای همین هم توی ترجمه‌ی اصلی پوسته پیکان‌ها برعکس هستن. برای همین هم دوباره فایل ترجمه رو ویرایش کردم و جهت پیکان‌ها (پسین و پیشین) رو عوض کردم.

اینا تغییراتی بود که من اعمال کردم و فایل‌های تغییر یافته به صورت جداگانه توی گیت‌هاب موجوده. به دلیل مشکلات افزونه‌ای نتونستم کدها رو این‌جا بزارم ولی فایل‌های گیت‌هاب توضیحات دارن. خوشحال می‌شم اگه مشکل دیگه‌ای توی سایت پیدا کردید در قالب دیدگاه یا ایمیل به info در 2barnamenevis.com به ما اطلاع بدید.

پی‌نوشت: این نوشته و پروژه‌ی گیت‌هاب با هر تغییر به‌روزرسانی می‌شه.

به‌روزرسانی ۱: خط زیر لینک‌ها رو هم حذف کردم.

دعا کنید…

همه‌تون می‌دونید که ما (من، مهدی و محمد) فردا کنکور داریم و  در این که این آزمون یکی از مهم‌ترین آزمون‌های زندگی‌مونه شکی نیست.

آقای پوردستمالچی (مشاورمون) ازمون درخواست کردند که روز قبل از آزمون سراسری پنج دقیقه قبل از اذان مغرب برای خودمون و همه‌ی کنکوری‌های دیگه دعا کنیم و من هم این‌جا ازتون درخواست می‌کنم که برای ما دعا کنید.

پی‌نوشت ۱: این نوشته با کیبوردی نوشته شده که زبان فارسی نداره دکمه‌هاش. اگه مشکلی املایی وجود داشت به بزرگی خودتون ببخشید.

پی‌نوشت ۲: طبق گفته‌ی آقای پوردستمالچی هرچی تعداد افرادی که دعا می‌کنند بیش‌تر باشه بهتره. لطفا این نوشته رو به اشتراک بگذارید!

پی‌نوشت ۳: بعد از کنکور برنامه‌های خوبی برای وبلاگ داریم :)

پی‌نوشت ۴: پیشاپیش ممنون :))

هنر ریلکسیشن

ریلکسیشن (relaxation) یه تمرین خوب جسمی-ذهنیه که توی تمرکز و آرامش خیلی مؤثره. در مراحل ابتدایی این تمرین اگه خوب انجام بشه حدود بیست دقیقه طول می‌کشه و خوبه که هر روز حداقل یک بار قبل از خواب انجام بشه. ولی اگر وقت نمی‌کنید روزهایی که فشار کاری زیادی رو تحمل کردید (یا فرداش قراره تحمل کنید) این تمرین کمک‌تون می‌کنه.

مراحل‌ش ساده‌ست ولی باید قبل از خواب بیست دقیقه زودتر برید توی تخت که بتونید بدون نگرانی از ناقص موندن خواب‌تون (در مورد خواب کامل هم بعدا می‌نویسم اگه وقت شد!) تمام مراحل‌ش رو انجام بدید و بعدش هم می‌فهمید که واقعا روی آرامش تاثیر گذاره.

ادامه خواندن هنر ریلکسیشن

چرا سی‌شارپ رو دوست دارم: یک جست‌وجوی ساده!

خیلی وقت بود که دوست داشتم در قالب نوشته‌های کوتاهی، کارهای جالبی که می‌شه با سی‌شارپ کرد رو توضیح بدم. حداقل سودش اینه که الان که از نظر روحی توانایی درس خودندن ندارم وقتم به بطالت نمی‌گذره. البته اگر سی‌شارپ بلد نیستید ولی سی‌پلاس‌پلاس متوجه می‌شید دیدن کدهایی که توی نوشته می‌بینید ضرری نداره. البته اگر متوجه نشدید زیاد ناراحت نشید. چون بالاخره یه روزی ما هم به آموزش سی‌شارپ می‌رسیم…

بخش جست‌وجو توی ویندوز ۸ یک کمی ناقصه و پاسخگوی نیاز من که می‌خواستم کلی فایل روی توی هاردم پیدا کنم نبود. برای همین هم یه کد ساده نوشتم که آدرس و چیزی که قراره جست‌وجو کنه رو از کاربر بگیره و همون‌جا هم خروجی بده (برنامه از نوع Console Applicationه. یعنی مثل سی‌پلاس‌پلاسی که ما داریم یاد می‌گیریم توی کنسول اجرا می‌شه و همون‌جا هم خروجی‌ش رو می‌ده)

ادامه خواندن چرا سی‌شارپ رو دوست دارم: یک جست‌وجوی ساده!

چند خطی راجع به مرورگر ملی

یکی از اولین چیزهایی که امروز توی عجوبه باهاش مواجه شدم سؤال یکی از دوستان معرفی یک مرورگر تولید داخل بود که فکر کنم نمی‌دونم چی چی (سازمان، مرکز یا هر چیز دیگه!) مدیریت توسعه ملی اینترنت یا متما تولید کرده. البته این اختصارسازی چیزی رو تعیین نمی‌کنه و منم می‌دونم دو برنامه‌نویس «دوبن» بگم ولی باعث نمی‌شه که همه از فرداش اطلاعات شخصی‌شون رو بیارن تحویل من بدن.

 اولین چیزی که دوست عزیزمون در مورد مرورگرهای خارجی کروم و فایرفاکس گفتن این بوده که با نیازهای امنیتی و فرهنگی ما رو برآورده نمی‌کنه و من متوجه نیازهای فرهنگی‌ای که یک فرد از مرورگرش داره چیه! مثلا هوا هم ممکنه اگه از آمریکا بیاد نیازهای فرهنگی من رو برآورده نکنه و چه بسا باعث انحراف من هم بشه!

در مورد نیازهای امنیتی هم مرورگر فایرفاکس کاملا متن‌بازه و مرورگر کروم هم که گفته شده (و من مشاهده کردم) که اطلاعاتی از کاربر رو به سرورهای گوگل می‌فرسته برای من قابل اعتماد‌تره تا مرورگر ملی که معلوم نیست کجا تولیدش می‌کنه و کی برش نظارت می‌کنه (یک اسم شاید یک هویت بسازه ولی هویت‌ش قابل اعتماد نیست) و از نظر منطقی هم گوگل دخالت چندانی نمی‌تونه توی زندگی من بکنه.

نکته‌ی سوم اینه که این مرورگر به صورت سرخود certificateهایی روی مرورگر نصب می‌کنه. یعنی یه چیزی توی مایه‌های HTTPS سازمانی و این یعنی اگر یه دزد خبیثی بخواد وسط راه اطلاعات منو بدزده و قبلا مرورگرهایی مثل کروم هشدار می‌دادن که این certificate معتبر نیست، این مرورگر با گشاده‌رویی سایت رو کنترل می‌کنه و اطلاعات‌تون مثل پسورد جیمیل و یاهو و فیسبوک و توییتر  (و هر سایتی که زور می‌زده تا با HTTPS اطلاعات شما رو امن‌تر نگه داره) ممکنه مثل آب ریخته بیوفته دست دزد خبیث‌مون :|

دیگه حرفی ندارم جز این‌که تولد دو برنامه‌نویس هم گذشت و ما فعالیت‌مون به صفر میل کرده و درگیر کنکوریم (مثلن!) و این بهانه‌ها و امید به این‌که بعد از کنکور (نه دقیقا روز بعدش!) دو برنامه‌نویس دوباره به روزهای اوجش برگرده و در آخر هم شب یلداتون مبارک :)

آموزش برنامه‌نویسی – بخش نهم – آرایه‌ها && توابع بازگشتی

توی بخش قبلی در مورد توابع یاد گرفتیم. یادگرفتیم که چه‌جوری توابع رو تعریف کنیم و از اون‌ها استفاده کنیم. امروز علاوه بر این که توی بحث تکنیکی کار جلو می‌ریم روی بحث الگوریتم هم یه ذره کار می‌کنیم و یک مدل الگوریتمی پرکاربرد رو هم یاد می‌گیریم.

ادامه خواندن آموزش برنامه‌نویسی – بخش نهم – آرایه‌ها && توابع بازگشتی

#توییتربازی من

چند وقتی هست که وبلاگ‌نویس‌های توییتری حرکتی به اسم #توییتربازی رو راه انداختن و در قالب نوشته توی وبلاگشون استفاده‌ی روزمره‌شون از توییتر رو شرح می‌دن و منم وسوسه شدم این کار رو بکنم.

-اتصال به توییتر

من اگر گوشی دم دستم باشه و پای کامپیوتر نباشم (که معمولاً هم نیستم) و یا بیرون خونه باشم، با اپلیکیشن People (اپلیکیشن مدیریت contactها و فعالیت اجتماعی) ویندوز فون به توییتر سر می‌زنم، توییت می‌کنم، ری‌توییت می‌کنم و چون نمی‌تونم فیو بزنم، فیو نمی‌زنم :) (دکمه‌ی favorite نداره این اپلیکیشن) چون نیازی به قندشکن و چی‌چی‌ان نداره و کار آدمو راه می‌اندازه.

وقتایی که پای کامپیوتر هستم هم چون قندشکن دارم از سایت توییتر استفاده می‌کنم که اون هم خیلی خوبه و امکان توییت کردن هم داره. البته اگر بتونم گوشی رو به کمک شیوه‌های عجیبی از قندشکن کامپیوتر رد کنم گزینه‌ی اپلیکیشن رسمی توییتر هم وجود داره که خیلی کم کاربرده چون معمولاً گوشی رو از فیلتر رد نمی‌کنم.

در موارد خیلی نادری هم از اپلیکیشن People ویندوز ۸ استفاده می‌کنم که اون هم مثل نسخه‌ی ویندوز فونی خودش نیازی به قندشکن نداره. و قبلاً هم عادت داشتم از Tweet Deck استفاده کنم که الان دیگه کاربردی نداره.

برای در ارتباط بودن بیش‌تر با اونایی که منو فالو می‌کنن هم از unfollowers.me استفاده می‌کنم که زمانی که کسی شما رو فالو / آنفالو می‌کنه بهتون اطلاع می‌ده و ابزار (تا حدودی) کاربردی‌ای هستش.

و امروز هم توی #توییتربازی سالار در مورد SocialBro خوندم که فکر کنم از این به بعد (اگر وقت کنم بیام پای کامپیوتر) زیاد ازش استفاده کنم. این یه افزونه‌ی گوگل کرومه که اطلاعات توییتری شما رو آنالیز می‌کنه. مثلا تعداد فالورها یا افراد آنلاین و یا زمان‌های مناسب توییت کردن و… و افزونه‌ی کاربردی‌ایه. (از آنفالورز.می کاربردی تره)

-استفاده‌ی من از توییتر

استفاده‌ی کاری‌ای از توییتر ندارم و استفاده‌ی کلی‌ای که دارم شرح وقایع روزانه‌ست. اتفاقاتی که برام میوفته یا نکات جالبی که به ذهنم می‌رسه. گاهی اوقات (مثل دوران #انتخابات) سعی می‌کنم همراه با جریان حرکت کنم ولی چون در بقیه‌ی موارد تقریباً جریان خاصی توی توییتر اتفاق نمی‌افته وقایع موضوع اصلی تویت‌های منو تشکیل می‌ده.

توییتر البته جایگزین مناسبی برای بخش «دل‌نوشته» دو برنامه‌نویس بوده و تقریباً به اون‌جا نقل مکان کردم و گاهی اوقات سعی می‌کنم با خودم (و ۱۲۱ فالوری که نصف‌شون زبون فارسی نمی‌فهمن و نمی‌دونم چرا فالو می‌کنن!) درد دل کنم.

اما تویت‌هایی که بیش‌تر به آن‌ها علاقه دارم در موضوعات تکنولوژی، تفریحی و برنامه‌نویسی هستن که اون‌هایی که دنبال می‌کنم هم در همین دسته‌ها قرار می‌گیرن.

اگر شما هم می‌خواهید توی #توییتربازی شرکت کنید کافیه در مورد تجربه‌ی خودتون با #توییترفارسی بنویسید و با هشتگ #توییتربازی توییت‌ش کنید

آموزش برنامه‌نویسی – بخش هشتم – توابع

به بخش هشتم خوش اومدید!
توی هفت بخش قبلی ما از الگوریتم‌ها شروع کردیم و بعد الگوریتم‌ها توی کامپیوتر رو بررسی کردیم، توی دوتا ویدیو یاد گرفتیم که چه‌جوری توی محیط‌های مختلف یه پروژه‌ی سی‌پلاس‌پلاس بسازیم و یاد گرفتیم چه‌جوری اولین برنامه‌مون رو بنویسیم، یاد گرفتیم به بزرگ‌تر! ببخشید دنیا! سلام کنیم، شرط‌ها و بعد از اون حلقه‌ها رو یاد گرفتیم و بیش‌تر در مورد حلقه‌ها یاد گرفتیم تا به این‌جا رسیدیم.

ادامه خواندن آموزش برنامه‌نویسی – بخش هشتم – توابع

اینفوگرافیک: چگونه بهترین و مفیدترین پست‌ها را برای شبکه‌های اجتماعی بسازیم؟

همه‌ی ما کم و بیش دوست داریم که در میان عده‌ای از مردم شناخته شویم، و با آنان تعامل داشته باشیم. و البته همه‌ی ما این کار را می‌کنیم. همه‌ی ما حلقه‌ای از دوستان داریم، یکدیگر را می‌شناسیم و با آنان گفت‌و‌گو و تعامل می‌کنیم.

در دنیای مجازی هم، چنین حلقه‌هایی وجود دارند. برای نمونه، حلقه‌ی خوانندگان این وبلاگ :) ، یا به طور کلی هر وبلاگی، که می‌تواند معرف نویسنده یا نویسندگاه آن وبلاگ باشد، و آن نویسنده (ها) از طریق وبلاگشان با خوانندگان سخن بگویند، و شاید در کامنت‌ها حتا به بحث بپردازند.

اما این حلقه‌ها به وبلاگ‌ها و خوانندگانشان محدود نمی‌شوند. بسیاری از ما حلقه‌ای، هر چند کوچک، از دوستان در شبکه‌های اجتماعی (مثل فیس‌بوق، توییتر، پینترست و گوگل+) داریم، و دوست داریم آنرا بزرگ‌تر کنیم. عده‌ای دیگر از ما هم چنین حلقه‌هایی نداریم، و علاقه‌مند به ساختن چنین حلقه‌هایی هستیم.

برای تعامل بهتر با سایر افراد شبکه‌های اجتماعی، و رشد بهتر و سریع‌تر حلقه‌ی دوستانمان در شبکه‌های اجتماعی، باید پست‌های خوب و مفیدی بنویسیم، و برای این کار، باید نکاتی را رعایت کنیم.

شما می‌توانید این نکات را در قالب یک اینفوگرافیک مشاهده کنید:

ادامه خواندن اینفوگرافیک: چگونه بهترین و مفیدترین پست‌ها را برای شبکه‌های اجتماعی بسازیم؟

آموزش برنامه‌نویسی – بخش هفتم – پایان حلقه‌های بی‌پایان!

سلام!
بعد از مدت‌ها (و احتمالاً پیش از مدت‌ها!) که نبودم و آموزش برنامه‌نویسی تعطیل شده بود بین درگیری‌های کنکور بالاخره وقتی پیدا شد که آموزش رو ادامه بدم و البته چون درگیری‌های کنکور روز به روز داره زیاد می‌شه معلوم نیست دوباره کی بتونم این کار رو ادامه بدم (امیدوارم که بشه ادامه بدم و اگر هم نشد مطمئناً بعد از کنکور ادامه میدم و برای همین هم توی پرانتز اول گفتم پیش از مدت‌ها!) و البته دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره!

امروز می‌خواهیم باهم یادگیری حلقه‌ها رو ادامه بدیم.

ادامه خواندن آموزش برنامه‌نویسی – بخش هفتم – پایان حلقه‌های بی‌پایان!