بایگانی دسته: ترفند

پشتیبان‌گیری و بازگردانی تنظیمات، دانلودها و درصد فایل دانلودشده توسط Internet Download Manager فقط با یک کلیک

اگر یادتان باشد حدود نه ماه پیش (۲۳ اردیبهشت ۹۱) ترفندی برای انتقال دانلودها و مقدار فایل‌های دانلودی نرم‌افزار IDM نوشته بودم که خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شد. جالب است بدانید که بر طبق آمار Google Analytics بعد از صفحه‌ی اصلی وب‌نوشت، این نوشته با ۱۹۲ بازدید در ماه گذشته پربازدیدترین نوشته‌ی دو برنامه‌نویس بوده (نمی‌دانم که این خوشحال‌کننده است یا ناراحت‌کننده!)

اما پس از ۹ ماه به این فکر افتادم که کار انتقال را برای شما (و مطمئنا برای خودم!) راحت‌تر کنم و به همین دلیل هم امشب دست‌به‌کار شدم و نرم‌افزار IDMBackupper را نوشتم و پس از تست، تصمیم گرفتم آن را برای شما در این‌جا قرار دهم.

توجه داشته‌باشید که برای اجرای این نرم‌افزار نیاز به دات‌نت فریم‌ورک ۲ دارید (اگر ویندوزتون ۷ به بالاست مشکلی نیست ولی اگر XP دارید و تا الان نصب نکردید اون رو باید نصب کنید)

این برنامه از دو دکمه‌ی ساده تشکیل شده است که یکی (Backup Download and Registry Data) برای پشتیبان‌گیری و یکی (Restore Download and Registry Data) برای بازگردانی تنظیمات کلی IDM و صف‌های دانلود و فایل‌های موجود در آن‌ها بعلاوه‌ی مقدار فایل‌هایی که دانلود شده‌اند است.

فقط باید به این نکته توجه داشته‌باشید که برنامه باید حتما Run as administrator شود (روی آن راست‌کلیک کنید و Run as administrator را بزنید. در ویندوز XP از این آموزش استفاده کنید) چون برای پشتیبانی از رجیستری (مرحله‌ی سوم تا ششم آموزش قبلی) باید دست‌رسی مدیر به کامپیوتر داشته باشیم.

پس از پشتیبان‌گیری (پس از زدن دکمه‌ی Backup Download and Registry Data و پایان کار) توجه‌ داشته‌باشید که باید فایل idm.reg و پوشه‌ی IDMBackup را در جای مطمئنی نگه‌داری کنید و برای بازگرداندن نیز idm.reg و پوشه‌ی IDMBackup نیز باید در کنار فایل اجرایی برنامه باشد (یعنی در همان پوشه‌ای که برنامه در آن قرار دارد).

دانلود این برنامه با حجم ۳۵ کیلوبایت

پی‌نوشت اگر مشکلی با برنامه دارید (مثلا فکر می‌کنید که جاسوسی می‌کند یا ویروس است) کد آن را درخواست کنید تا در این نوشته قرار گیرد.

آیا از این نرم‌افزار استفاده کرده‌اید؟ آیا مشکلی با این نرم‌افزار مشکلی دارید؟ دیدگاه خود را بیان کنید!

Ubuntu for Phone بر روی Galaxy Nexus

محصول جدید کانونیکال: Ubuntu for Phones

دیشب (13 دی، ساعت 21:30 به وقت ایران) شرکت کنونیکال رسماً از Ubuntu for Phones پرده برداری کرد. این نسخه از سیستم عامل اوبونتو برای اسمارت‏ فون‏ ها بهینه سازی شده است. البته هیچ گوشی مجهز به این سیستم عامل تا کنون تولید نشده و در مراسم معرفی نیز از Galaxy Nexus استفاده شد.

Ubuntu for Phone
Ubuntu for Phone

این سیستم عامل در اصل همان نسخه ARM اوبونتو است که رابط کاربری آن برای صفحه کوچک اسمارت فون ها بهینه سازی شده. در صورتی که با نسخه های جدید اوبونتو و رابط کاربری Unity کار کرده باشید، این رابط کاربری برایتان بدون شک آشناست. ابتکار جالبی که در این رابط کاربری به کار رفته، استفاده از حرکات لمسی (Swipe) برای کارهای گوناگون است که نیاز به دکمه های فیزیکی یا لمسی را از بین می برد. مثلاً برای مشاهده فهرست برنامه های مرد علاقه کافی است از سمت چپ صفحه یک سوایپ کوتاه کنید. علاوه بر این، میان سوایپ کردن لبه تا لبه و سوایپ های کوتاه تر نیز تفاوت وجود دارد.

قابلیت جالب و کاربردی دیگر این سیستم عامل این است که هنگامی که به آن نمایشگر، موس و کیبرد وصل کنید، مانند یک PC اوبونتویی کامل کار می کند؛ یعنی می توانید از رابط کاربری و برنامه های دسکتاپ استفاده کنید. این قابلیت مشابه Ubuntu for Android است که پیشتر معرفی شده بود.

بدیهی است که مهم ترین عامل موفقیت یا شکست یک سیستم عامل گوشی هوشمند، اکوسیستم آن و اپ های موجود برای آن است. در این زمینه، امکان تبدیل برنامه های وب به برنامه های دسکتاپ (با امکان دسترسی به منابع سیستمی، مانند فایل ها و غیره) فراهم شده است. علاوه بر آن، امکان Port کردن آسان برنامه های اوبونتو برای اسمارت فون نیز فراهم شده است. با در نظر گرفتن برنامه های موجود در Software Center و پشتیبانی Valve  (یکی از بزرگترین ناشران بازی) که در حال افزوده شدن به اوبونتو است، می توان امیدوار بود که در این زمینه نیز کمبودی نباشد. با این وجود، باید منتظر ماند و دید که آیا این اکوسیستم به اندازه کافی رشد می کند یا خیر.

کمینه سخت افزار مورد نیاز برای اجرای اوبونتوی اسمارت فون شامل پردازنده یک گیگاهرتز، 512 مگابایت رم و 4 گیگابایت حافظه داخلی است. البته با این امکانات، قابلیت استفاده به عنوان PC وجود ندارد. سخت افزار پیشنهادی برای “سوپرفون” نیز شامل پردازنده 4 هسته ای ARM یا پردازنده اتم اینتل، 1 گیگابایت رم و 32 گیگابایت حافظه داخلی است. با توجه به امکانات سخت افزاری پیشنهادی، احتمالاً قیمت گوشی های اوبونتویی از 200$ یا 250$ دلار به بالا خواهد بود.

همان طور که گفته شد، در حال حاضر هیچ اسمارت فونی با این سیستم عامل عرضه نشده، ولی کنونیکال وعده داده که اسمارت فون های اوبونتویی تا سال 2014 در بازار خواهند بود.

Ubuntu for Phone بر روی Galaxy Nexus
Ubuntu for Phone بر روی Galaxy Nexus

یک مسئله مهم این است که با وجود iOS و اندروید چه نیازی به یک سیستم عامل تازه است؟ پاسخی که به نظر من می رسد، این است که ارزش این سیستم عامل به این است که اولویت کنونیکال تصرف بازار نباشد. البته بدیهی است که یک شرکت تجاری تمایل به فروش و سود بیشتر دارد، ولی چیزی که اوبونتو را متمایز می کند، این است که تا حدّ امکان باز و آزاد است. البته از طرف برخی از بنیان گذاران و سردمداران Open Source و نرم افزار آزاد، مانند GNU، در این زمینه به اوبونتو انتقاد جدّی وارد است، به حدّی که GNU اوبونتو را به عنوان سیستم عامل باز به رسمیت نمی شناسد. نمونه ای از این انتقادها، گزینه نصب کدک MP3 است که در هنگام نصب اوبونتو دیده می شود. همان گونه که احتمالاً می دانید، MP3 کد بسته است و به همین دلیل، بسیاری از نرم افزارهای آزاد به شکل پیشفرض از آن پشتیبانی نمی کنند.

البته از آنجا که هدف اوبونتو بیشتر “سیستم عاملی برای انسان ها” است، این انتقاد بر آن وارد نیست؛ چرا که یک سیستم عامل برای انسان ها، باید بازی ها و نرم افزارهای پرطرفداری که به شکل بسته منتشر می شوند، را نیز داشته باشد. با این وجود، اوبونتو (دستکم تا کنون) تا حدّ امکان به آرمان هایش وفادار مانده و هنوز تا جایی که امکانش باشد، از نرم افزار Open Source استفاده می کند. به همین دلیل، با ورود این سیستم عامل به دنیای موبایل، عنوان “آزادترین سیستم عامل موبایل” بدون شک به آن تعلّق می گیرد.

علاوه بر آن، این سیستم عامل پس از ویندوز 8 و RT مایکروسافت، نخستین سیستم عاملی است که از Desktop به موبایل می رود و به همین دلیل، بیشتر قابلیت ها و کاربردهای PC را دارد.

مسئله دیگری که هست، این است که کنونیکال میان تمام شرکت های توسعه دهنده لینوکس، تنها شرکتی است که یک دید واقعاً تجاری به این مسئله دارد. به همین دلیل است که اوبونتو تنها توریع لینوکس است که نسخه های اختصاصی برای همه ی پلتفرم های PC، تبلت، تلویزیون و اسمارت فون آن عرضه شده یا در حال توسعه اند. همین مسئله نیز از دلایلی است که می تواند به رشد اکوسیستم آن کمک کند.

اطلاعات بیشتر درباره ی Ubuntu for Phone را می توانید در سایت آن به نشانی ubuntu.com/devices/phone بیابید.

نظر شما درباره عضو جدید خانواده اوبونتو چیست؟ آیا می تواند موفق شود؟

 

در گوگل کروم، صفحه‌ها را نرم بپیمایید!

یکی از ویژگی‌هایی که بیشتر مرورگر‌های مدرن آن را دارا می‌باشند، Smooth Scrolling یا پیمایش نرم است. این ویژگی، به این معنی است که وقتی شما با استفاده از ماوس یا نوار لغزان گوشه‌ی صفحه، در آن بالا و پایین می‌روید، پیمایش به صورت نرم (بدون پرش) انجام می‌گردد.

نسخه‌های جدید اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس این قابلیت را دارا می‌باشند، ولی گوگل کروم چنین قابلیتی را ندارد. بگذارید حرفم را اصلاح کنم، نسخه‌های جدید گوگل کروم این قابلیت را دارند،‌ ولی به صورت پیش‌فرض فعال نیست!

فعال‌سازی آن نیز تنها چند گام ساده و یکی دو دقیقه وقت می‌طلبد!

برای شروع، گوگل کروم را باز کنید.

در Address Bar، عبارت زیر را وارد کنید:

chrome://flags

در فهرست باز شده، به دنبال گزینه‌ی Smooth Scrolling بگردید و با کلیک بر روی Enable، آن را فعال کنید.

در پایین این صفحه، دکمه‌ای به نام Relaunch Now ظاهر می‌شود، روی آن کلیک کنید.

مرورگر بسته و دوباره باز می‌شود، اما این بار با پیمایش نرم صفحه‌های وب!

* این قابلیت در نسخه‌های ویندوز، لینوکس و کروم‌او‌اس قابل استفاده است.

* اگر این گزینه را در صفحه‌ی chrome://flags نیافتید، احتمالاً نسخه‌ی گوگل کروم شما قدیمی است. برای استفاده از این قابلیت (و البته مزایای دیگری مثل امنیت) باید مرورگر خود را به روز رسانی کنید.

(من در زمان نگارش این نوشته، از گوگل کروم ۲۳ بر روی ویندوز استفاده می‌کنم، این نسخه قابلیت Smooth Scrolling را دارا می‌باشد)

دست‌رسی آسان‌تر به Google Translate با افزونه‌ی GTranslate گوگل کروم

اگر شما هم مثل من اهل وب‌گردی در وبگاه‌های خارجی به هر دلیلی مثلا خواندن مقالات خارجی یا سایت‌های پرسش‌وپاسخ (مثل StackOverFlow) باشید خیلی برایتان پیش می‌آید که نیاز به یافتن ترجمه‌ی واژه‌ی ناآشنایی داشته باشید و من به شخصه سرویس Google Translate را ترجیح می‌دهم.

چند روز پیش درحال خواندن مقاله‌ای بودم که کلمات ناآشنای زیادی داشت و من مجبور بودم که همین‌طور پشت‌سر‌هم ترجمه‌ی کلمات مختلف را بیابم و این ایده به ذهنم رسید که را انتخاب‌کردن و راست‌کلیک کردن روی کلمه‌ی مورد نظر بتوان وارد Google Translate شد و ترجمه‌ی کلمه را مشاهده کرد.

و نتیجه ۵ ساعت یادگیری و نوشتن افزونه‌ای برای گوگل کروم و خرج‌کردن ۵ دلار ناقابل برای فرستادن آن به استور بود که البته زمان زیادی صرف یادگیری و محلی‌سازی افزونه شد به‌طوری که بتوان واژه‌های زبان‌های مختلف را به زبان پیش‌فرضی که انتخاب می‌کنید ترجمه کرد و دردسر اصلی هم سازگار نبودن کدهای دوحرفی گوگل با کدهای استاندارد بود.

همین‌طوری کلی تنبلی و نوشتن برنامه‌ی سی‌شارپی برای تبدیل جداول حروفی به آرایه‌های جاوااسکریپت (جدا کردن نام اصلی و کد اختصاری و کلی کار دیگر) و همین‌طور پی بردن به مفهوم «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم کدهای اختصاری در سایت گوگل و ما گرد جهان می‌گردیم!» (مصراع دوم عین حقیقت است!)(مجموع کدهای سی‌شارپ از مجموع کدهای افزونه بیش‌تر شد!)

و نتیجه‌ی نهایی افزونه‌ی در کروم‌استور است که در حال حاضر نسخه‌ی ۱.۰.۰.۵ آن منتشر شده‌است و به‌زودی به نسخه‌ی ۱.۰.۱ به‌روزرسانی می‌شود.

حالا که افزونه را معرفی کردم بد نیست توضیح کوچکی هم بدهم (البته همه‌چیز واضح است!):

پس از نصب افزونه باید به بخش تنظیمات افزونه بروید و زبان پیش‌فرض برای ترجمه را در آن‌جا انتخاب کنید.

و در هر جایی که نیاز به ترجمه داشتید فقط کلمه یا متن موردنظر را انتخاب کنید و روی آن راست‌کلیک کنید و Translate را بزنید تا وارد صفحه‌ی Google Translate شوید.

پی‌نوشت: در نسخه‌ی ۱.۰.۱ امکان ترجمه‌ی وب‌سایت اضافه می‌شود و سعی می‌کنم طراحی صفحه‌ی تنظیمات را بهتر کنم.

پی‌نوشت ۲: اگر انتقاد، پیشنهاد، ایده‌ای برای این افزونه دارید و اگر خدای نکرده باگی مشاهده کردید در همین نوشته در دیدگاهی آن را بیان کنید. متشکرم!

پی‌نوشت۳: اگر ایده‌ای برای افزونه‌ای دارید می‌توانید با من در میان بگذارید. ایمیل من ahmadallishafiee در جی‌میل، یاهو و لایو.

کره زمین

کاربرانتان را بیابید – قسمت نخست: تشخیص موقعیت جغرافیایی به کمک HTML 5

هم زمان با توسعه استاندارد HTML 5، گوشی های هوشمند و تبلت مدرن نیز در حال گسترش هستند. یکی از ویژگی های این گجت ها این است که تقریباً تمامی آن ها مجهز به GPS (و در برخی موارد GLONASS) جهت یافتن مکان دستگاه، و کاربر، هستند. به همین دلیل، یکی از کاربردی ترین ویژگی هایی که در HTML 5 معرفی شده، تشخیص موقعیت جغرافیایی است که کاربرد آن را می توان در سایت هایی مانند Google Maps و Foursquare دید. در این مقاله روش یافتن موقعیت جغرافیایی کاربر به کمک HTML 5 مورد بررسی قرار می گیرد.لوگوی HTML 5

همان گونه که می دانید، مختصات هر نقطه ای بر روی زمین را می توان با طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی آن نقطه نشان داد. از آنجا که GPS تنها موقعیت کاربر را پیدا می کند، خروجی GPS تنها شامل همین دو عدد است و به کمک HTML 5 نیز همین دو عدد را به دست می آوریم. از آنجا این اعداد به تنهایی کاربرد خاصی ندارند، در قسمت بعدی مقاله به روش تبدیل این اعداد به نقشه یا نام مکان خواهیم پرداخت. با این وجود، پایه تمام امکانات همین طول و عرض جغرافیایی است.

برای دستیابی به موقعیت کاربر در جاوااسکریپت از شئ navigator.geolocation استفاده می شود. برای اطمینان از این که مرورگر کاربر از Geolocation پشتیبانی می کند، می توانید کد زیر را به کار ببرید:

 

if (navigator.geolocation)
{
 //دریافت مختصات کاربر
}
else
{
 alert ("مرورگر شما از مختصات جغرافیایی پشتیبانی نمی کند. لطفاً مرورگر را به روز نمایید.");
}

فهرستی از مرورگرهایی که از geolocation پشتیبانی می کنند را می توانید در اینجا بیابید. به طور کلی، بیشتر مرورگرهای جدید از این ویژگی پشتیبانی  می کنند.

در صورتی که مرورگر از geolocation پشتیبانی کند، با استفاده از تابع geolocation.getCurrentPosition می توانید به مختصات کاربر دست پیدا کنید. برای استفاده از این تابع باید تابع دیگری را به آن بفرستید که یک ورودی بگیرد. پس از این که مختصات کاربر دریافت شد، getCurrentPosition مختصات را به آن تابع می فرستد. به عنوان مثال، کد زیر مختصات کاربر را دریافت کرده و نمایش می دهد:

function showGeolocation (position)
{
   // position.coords.latitude = عرض جغرافیایی کاربر
   // position.coords.longitude = طول جغرافیایی کاربر
   alert (position.coords.latitude + ", " + position.coords.longitude);
}

if (navigator.geolocation)
{
   navigator.geolocation.getCurrentPosition(showGeolocation);
}
else
{
   alert ("مرورگر شما از مختصات جغرافیایی پشتیبانی نمی کند. لطفاً مرورگر را به روز نمایید.");
}

برای آزمایش این ویژگی در مرورگر خودتان می توانید روی این دکمه کلیک نمایید:

توجه داشته باشید که جهت احترام به حریم خصوصی کاربر، هر سایتی که بخواهد از مختصات کاربر استفاده کند، باید دستکم برای اولین بار از کاربر اجازه این کار را بگیرد. البته مرورگر به طور خودکار این کار را انجام می دهد و در صورتی که کاربر اجازه نداد، مختصات را در اختیار برنامه قرار نمی دهد و تابع مربوط به نمایش مختصات نیز فراخوانی نمی شود.

کره زمین

مسئله دیگری که وجود دارد، این است که با وجود گسترش تبلت ها، گوشی های هوشمند و دیگر دستگاه های مجهز به GPS، هنوز هم دستگاه های بسیاری (مانند رایانه های شخصی و لپتاپ ها) هستند که می توانند از سایت شما بازدید کنند، در حالی که GPS ندارند. در این گونه مواقع، با استفاده از موارد مانند IP و گاهی شبکه های Wifi، رایانه موقعیت جغرافیایی اش را تخمین می زند، ولی خطای این روش بسیار بالا است (در حدّ چندین کیلومتر). در این مواقع، با استفاده از این روش می توانید شهری که کاربر در آن قرار دارد را بیابید. (البته ممکن است در مورد شهرهای کوچک و روستاها، به دلیل خطای بالا، نتیجه حتی در این حد نیز قابل اعتماد نباشد!)

احتمالاً برای شما این پرسش پیش آمده است که داشتن طول و عرض جغرافیایی کاربر به شکل 2 عدد خام چه کاربردی می تواند داشته باشد. پاسخ این است که با کمک APIهای موجود شما می توانید نام محل کنونی کاربر (مثل تهران – خیابان کارگر شمالی) را بیابید، محل کاربر را روی نقشه علامت بزنید و …   در این زمینه منتظر مقالات بعدی این سری باشید.

شما چه کاربردی را برای مختصات جغرافیایی کاربر پیشنهاد می دهید؟

با برپایی لینکدونی، وب را خوشمزه‌تر کنید!

از فواید ایجاد لینکدونی، بارها در گوشه و کنار وبلاگستان صحبت‌هایی شده است… (برای نمونه، این نوشته را بخوانید). اگر شما در وبلاگ خود لینکدونی ندارید، بد نیست آستین بالا بزنید و یک لینکدونی برای خود دست و پا کنید! با این کار، به پیشرفت و بهبود وبلاگستان نیز کمک شایانی کرده‌اید!

در این نوشته، قصد دارم روش‌های گوناگون برپایی لینکدونی را بررسی و مزایا و معایب هر یک را مطرح نمایم.

خب، راه نخست استفاده از دیگو یا دلیشز است. این دو، سرویس‌هایی هستند که امکانات تقریباً مشابهی دارند… اگر نمی‌دانید کدام یک را برگزینید، توصیه می‌کنم این نوشته‌ها را بخوانید: +، + و +.

کار با هر دو سرویس بسیار آسان است. کافی است یک حساب کاربری در آن‌ها بسازید و بعد، فید خروجی آنها را به وبلاگ خود متصل کنید.

دیگو البته امکانات بیشتری ارائه می‌دهد، ولی محیط کاربری و افزونه‌ی دلیشز زیباتر است… البته وارد کردن همه‌ی اطلاعات از دلیشز به دیگو امکان پذیر است، و همچنین دیگو سرویسی را ارائه می‌دهد که هنگامی که لینکی در دیگو خوشمزه می‌شود، همزمان در دلیشز هم خوشمزه شود.

* برای استفاده از دلیشز، می‌توانید به جای استفاده از روشی که در پایین توضیح داده‌ام (پیدا کردن نشانی فید و …)، از روشی که پیش‌تر توضیح داده بودم استفاده کنید.

پس از ساختن اکانت خود، باید نشانی فید خود را پیدا کنید. پیدا کردنش چندان دشوار نیست، لینک فید لینکدونی شما در پنل دیگو و دلیشز به راحتی قابل یافتن است. به عکس‌های زیر توجه کنید:

نشانی فید شما باید چیزی شبیه به این‌ها باشد:

http://www.diigo.com/rss/user/yourusername

http://delicious.com/v2/rss/yourusername

پس از آن، کافیست فید را به وبلاگ خود متصل کنید. برای این‌کار می‌توانید از ابزارک RSS که در خود وردپرس موجود است،‌ یا از ابزارک WordPress Easy Feed استفاده کنید. به کمک افزونه‌ی یادشده، تنظیمات بیشتری،  از جمله مدت زمان Cache فید، در دسترس است. (این افزونه در زمان نگارش این نوشته، در همین وبلاگ روی وردپرس ۳.۴.۲ بدون مشکل کار می‌کند.)

اگر هم به nofollow بودن لینک‌ها علاقه دارید، می‌توانید افزونه‌ی ویرایش‌شده‌ی WordPress Easy Feed را از اینجا دریافت کنید.

برای این‌که راحت‌تر بتوانید صفحه‌ها را خوشمزه کنید هم، می‌توانید از افزونه‌های مرورگر این دو سرویس استفاده کنید:

دیگو: نسخه‌ی کرومنسخه‌ی فایرفاکس و اینترنت اکسپلورر

دلیشز: نسخه‌ی کرومنسخه‌ی فایرفاکس

***

اما راه دیگری که برای وبلاگ‌داران وردپرسی مطرح است، استفاده از «فهرست‌ها» است. این روش، پایداری بیشتری دارد و مشکلات آن کمتر است. امکان ایجاد لینکدونی‌های دسته‌بندی شده هم در این روش، ساده‌تر به نظر می‌رسد. ولی متأسفانه در این صورت، برای خوشمزه کردن یک لینک، باید از پنل مدیریت وردپرس اقدام کنید و نمی‌توانید از افزونه‌های مرورگر استفاده کنید.

راه‌اندازی این روش هم ساده است. ابتدا در پنل مدیریت وردپرس، در بخش نمایش->فهرست‌ها، یک یا چند فهرست برای لینکدونی(های) خود بسازید. بعد، ابزارک «فهرست دلخواه» را در جای مناسب قرار دهید، فهرست مربوط به لینکدونی خود را تنظیم کرده و روی دکمه‌ی ذخیره کلیک کنید.

***

خب، روش‌های مختلفی را بررسی کردیم که هر یک مزایا و معایبی دارد. انتخاب به عهده‌ی شماست…

فقط، امیدوارم دیگر کسی بهانه‌ای برای راه نینداختن لینکدونی نداشته باشد ;-)

RSS Feed Reader افزونه‌ای برای وب‌گردی آسان‌تر

از زمانی که با چند وبگاه برتر در زمینه‌های مختلف آشنا شده‌ام یا به قولی از خوانندگان ثابت این وبگاه‌ها شده‌ام یکی از عادت‌هایم این بوده که پس از هر بار روشن کردن کامپیوتر و باز کردن مرورگر برای اینکه بفهمم وبگاه به‌روزرسانی داشته یا نه تمام وبگاه‌ها رو باز می‌کردم و پس از اطمینان از اینکه نوشته‌ی جیدی ندیده باقی نمانده باشد دوباره آنها را می‌بستم.


پس از اینکه در هر وبگاه به‌روز‌رسانی صورت گرفت نیز در کنار آیکون این نرم‌افزار تعداد نوشته‌های جدید در یک کارد قرمز رنگ نوشته می‌شود.

برای رفع این مشکل به دنبال راه‌حلی گشتم و چون علاقه‌ای به خواندن نوشته در محیط‌های فیدخوان نداشتم پس این جوابی برای مشکل من نبود! تا اینکه با کمی جستجو افزونه‌ی RSS Feed Reader را پیدا کردم. این افزونه که آیکون آن در گوشه‌ی مرورگر کروم قرار می‌گیرد با استفاده از فید وبگاه از آپدیت شدن یا نشدن آن مطلع می‌شود و پس از ورود به وبگاه جدید یک علامت + کنار آیکون آن ظاهر می‌شود که به شما می‌گوید که می‌توانید به صورت خودکار فید این وبگاه را به لیست فیدهای خود اضافه کنید.

یکی از اشکالات این افزونه این است که در صورت نصب دوباره ویندوز اطلاعات شما (یعنی لیست فید سایت‌ها) از بین می‌رود. برای جلوگیری از این می‌توانید قبل از تعویض سیستم‌عامل به منوی تنظیمات افزونه رفته (روی آیکون راست کلیک کنید و options را بزنید) و Export را بزنید و فایلی که دانلود می‌شود را در جایی نگهداری کنید و پس از نصب ویندوز دوباره به تنظیمات افزونه رفته و تنظیمات را import کنید.

هنگاهی که روی آیکون نرم‌افزار کلیک می‌کنید لیستی از آدرس وبگاه‌هایی که مشترک فید آنها هستید را مشاهده می‌کنید. برای ویرایش لیست می‌توانید به بخش option بروید. در این بخش همچنین می‌توانید وبگاه‌ها را دسته‌بندی کنید و در پوشه‌های مختلف قرار دهید. وقتی روی آیکون افزونه کلیک می‌کنید و پس از آن نیز روی یکی از وبگاه‌ها کلیک می‌کنید ۱۰ نوشته‌ی آخر وبگاه را به شما نمایش می‌دهد. اگر نوشته خوانده‌نشده باشد برای این‌که آن را به‌عنوان خوانده‌شده علامت‌گذاری کنید کافیست روی علامت New کنار آن کلیک کنید. برای بازکردن چند نوشته نیز (برای انتخاب و باز کردن) می‌توانید از دکمه‌ی وسط‌کلیک استفاده کنید.

البته نتوانستم افزونه‌ای مشابه برای مرورگر فایرفاکس بیابم. اگر نسخه‌ای مشابه این افزونه برای مرورگر‌های دیگر می‌شناسید آن را معرفی کنید.

آیا از این افزونه استفاده کرده‌اید؟ آیا افزونه‌ی مشابه‌ی برای مرورگرهای دیگر می‌شناسید؟ دیدگاه خود را بیان کنید!

سیستم‌‏عامل 32 بیتی یا 64 بیتی، کدام یک برای من مناسب‏‌تر است؟

سیستم‌‏عامل‏‌های مطرح، از جمله ویندوز و بسیاری از نسخه‏‌های لینوکس، در دو نسخه‏‌ی 32 بیتی و 64 بیتی عرضه می‏‌شوند. هر یک از این نسخه‏‌ها مزیت‏‌ها و عیب‏‌هایی دارند. اما برای شما کدام یک ‏مناسب‏‌تر است؟

اصلاً این 32 بیتی و 64 بیتی چیست؟ این «بیت» که می‏‌گویند چیست و به چه درد می‏‌خورد؟!

تفاوت عمده در نحوه‏‌ی آدرس‏ده‌ی به RAM است… در سیستم‏‌عامل‏‌های 32 بیتی، نشانی هر خانه از حافظه با یک عدد 32 بیتی مشخص می‏‌شود. بنابراین این روش حداکثر 2 به توان 32 خانه از رم را می‏تواند آدرس‏‌دهی کند. (تقریباً برابر با 4 گیگابایت)

اما در سیستم‏‌عامل‏‌های 64 بیتی، ظرفیت آدرس‏‌دهی به RAM در حدود 18 میلیون ترابایت است! (2 به توان 64)…

البته جالب است بدانید که در گذشته در سیستم‏‌عامل داس از معماری 16 بیتی استفاده می‏‌شد. یعنی آن زمان حداکثر حافظه‏‌ی رم قابل تصور، چیزی در حدود 65 کیلوبایت بوده است!! (2 به توان 16)

برای استفاده از سیستم‏‌عامل 64 بیتی، باید پردازنده‏‌ی 64 بیتی داشته باشید. البته پردازنده‏‌های 64 بیتی می‏‌توانند سیستم‏‌عامل 32 بیتی را هم اجرا کنند، ولی پردازنده‏‌های 32 بیتی، نمی‏توانند سیستم‏عامل 64 بیتی را اجرا کنند.

اما چگونه می‌توان بررسی کرد که آیا پردازنده‌ی شما از سیستم‌عامل ۶۴ بیتی پشتیبانی می‌کند یا خیر؟ برای این‌کار، در ویندوز‌های ویستا/۸/۷، در منوی استارت این عبارت را جست‌و‌جو کنید: Performance Information and Tools . سپس، روی View and print‌ کلیک کنید. در بخش 64-bit capable می‌توانید ببینید که آیا کامپیوتر شما از سیستم‌عامل ۶۴ بیتی استفاده کنند. (لینوکسی‌ها هم که خودشان می‌دانند که پردازنده‌شان ۶۴ بیت است یا خیر! کاربران ویندوز اکس‌پی هم، گوگل دوست شماست!!)

اما برتری‏های یک سیستم‏عامل 64 بیتی چیست؟

نخستین برتری یک سیستم‏عامل 64 بیتی، سرعت آن است. سیستم‏عامل‏های 64 بیتی به طور متوسط 10 درصد سریع‏تر از سیستم‏عامل‏های 32 بیتی کار می‏کنند. دلیل آن هم به معماری 64 بیتی بر می‏گردد. (سیستم‏عامل‏های 32 بیتی، حتا اگر روی پردازنده‏ی 64 بیتی سوار باشند، نمی‏توانند از این ظرفیت ارزشمند این معماری بهره بگیرند)

بد نیست به بنچ‌مارک زیر نگاهی بیندازید:

نکته‏ی دوم، بیشتر برای کاربران حرفه‏ای مطرح است. در سیستم‏عامل 32 بیتی، شما حداکثر می‏توانید از 4 گیگابایت حافظه (مجموع حافظه‏های رم، کارت گرافیک و هر قطعه‏ای که برای کار کردن به آدرس‏دهی اختصاصی نیاز داشته باشد) بهره بگیرید. اما در سیستم‏عامل‏های 64 بیتی، شما عملاً محدودیت رم ندارید…

در مورد نرم‏افزار‏ها هم، جای نگرانی چندانی نیست! برخی برنامه‏ها نسخه‏ی 64 بیتی دارند. به علاوه، ویندوز می‏تواند حالت 32 بیتی را برای نرم‏افزار‏های 32 بیتی شبیه‏سازی کند؛ که در بیشتر اوقات مشکلی در این روند پیش نمی‏آید و ویندوز کار خود را به خوبی انجام می‏دهد.

اما برخی از سخت‏افزارها، به خصوص انواع قدیمی‏تر، درایور‏های 64 بیتی ندارند؛ و درایور‏های 32 بیتی معمولاً روی سیستم‏عامل‏های 64 بیتی کار نمی‏کنند. اما اگر کامپیوتر شما نسبتاً جدید است، با احتمال خوبی می‏توانید درایور‏های مورد نیاز خود برای سیستم‏عامل 64 بیتی را پیدا کنید. به علاوه، ویندوز 7 و 8 بیشتر درایور‏های لازم را در خود دارند…

البته به یاد داشته باشید که در مورد درایور پردازنده، کارت گرافیک و این‏گونه سخت‏افزار‏ها تقریباً جای نگرانی نیست. مشکل اصلی در دستگاه‏های خارجی مثل چاپگر، اسکنر، کارت شبکه و این‏گونه دستگاه هاست. بد نیست سری به وبگاه سازنده‏ی این دستگاه‏ها بزنید و مطمئن شوید که آن‏ها درایور 64 بیتی دستگاه را نیز آماده کرده و برای دانلود قرار داده‏اند. همچنین درایور دکمه‌های اضافی لپ‌تاپ و این‌گونه چیزها هم ممکن است به درایور مخصوص نیاز داشته باشند.

سخن آخر این‌که، اگر به دنبال دردسر نمی‌گردید(!)، به این موضوع اصلاً فکر نکنید! منظورم این است که سیستم‌عامل ۶۴ بیتی چنان آش دهان سوزی هم نیست…

اگر با مواردی کار دارید که رم بالا (یا مقدار حافظه‌ی کارت گرافیک بالا) مورد نیاز شماست (مثلاً تدوین فیلم، ساخت انیمیشن یا اگر به معنای واقعی کلمه Gamer هستید!) بی‌شک سیستم‌عامل ۶۴ بیتی انتخاب مناسب‌تری است.

اگر هم مثل من رم بالا مورد نیاز شما نیست و به نظر شما (مثل من) این ۱۰ درصد افزایش سرعت هم جایی را نمی‌گیرد، ولی دنبال دردسر می‌گردید هم، باز سیستم‌عامل ۶۴ بیتی مناسب‌تر است!

 

منابع: +، +، +، + و +

 

ابزار جالب نسخه‌های جدید فایرفاکس برای توسعه‌دهندگان وب

از مدتها پیش، از زمانی که اجرا‌ی فایرفاکس در سیستم‌ من با مشکل مواجه می‌شد؛ مثلا گاه و بی‌گاه کرش می‌کرد تا الان سراغ فایرفاکس نیامده بودم. شاید نسخه‌های ۹ و ۱۱ را برای تست روی سیستم نصب کرده باشم ولی مرورگر پیش‌فرض من کروم بوده و هنوز هم هست! اما امروز که برای تست یک افزونه به فایرفاکس رجوع کردم و گش‌وگذار کوچکی در آن می‌زدم متوجه دکمه‌ای جالب در بخش Inspect Element این مرورگر شدم: 3D View!  برای تست آن دو برنامه‌نویس را باز کردم و این دکمه را زدم، نتایج را خودتان ببینید:

و این یکی هم جالب است:

 

و نمونه‌های دیگر رو هم میتونید اینجا ببینید. این ابزار جز زیبایی می‌تواند کاربردهایی هم داشته باشد. مثلا ساختار چندلایه دکمه‌های +۱ و اشتراک گذاری حرف‌‌های زیادی برای گفتن دارند…

 

اوایل این نوشته رو سعی کردم با فایرفاکس بنویسم ولی به نظرم رسید(حداقل توی سیستم من) سرعت‌ش هنوز به پای کروم نمی‌رسه. یکی از بد‌ترین کندی‌هاش هم وقتی بود که می‌خواستید یه حرفی رو که تایپ کردید رو حذف کنید. البته تنها مشکل سیستم من هم سرعت کم هاردم هست. یعنی پردازشگر i7 چهار هسته‌ای و ۴ گیگ رم، حریف سرعت کم هارد ۵۴۰۰ دور در دقیقه نشدند :(

به نظر شما این امکان نمایش سه بعدی چه کاربردی دارد؟ آیا شما امکانات جالب دیگری در مرورگر فایرفاکس می‌شناسید؟ دیدگاه‌های خود را در دو برنامه‌نویس بیان کنید…

ترفند: انتقال لیست دانلود و مقدار دانلود انجام شده نرم افزار Internet Download Manager به کامپیوتر دیگر یا به ویندوز دیگر

نرم افزار Internet Download Manager امروزه کاربرد فراوانی بین افرادی که از اینترنت پرسرعت استفاده می کنند دارد. یکی از پرکاربرد ترین ابزار های این نرم افزار امکان دسته بندی دانلود ها تحت عنوان «صف دانلود»(Queues) است و با کمک ابزاری دیگر برای زمان بندی دانلود(Scheduler) می توان دانلود ها را زمان بندی کرد. کاربرد این ابزار در اینترنت های پرسرعت حجمی است که معمولا ساعاتی از شب را «زمان نامحدود» می نامند و در «زمان نامحدود» دانلود شما از حجم شما نمی کاهد.

یکی از مشکلاتی که در این زمینه پیش می آید نیاز به انتفال لیست دانلود به دلیل تغییر ویندوز و یا انتقال به کامپیوتری دیگر است. مدتی پیش من هم درگیر چنین مشکلی شده بودم و ابتدا به دنبال راه حل آن در وب نوشته های پارسی زبان گشتم ولی چیزی پیدا نکردم. جست و جو در وب نوشته های انگلیسی زبان مرا به اینجا هدایت کرد که آموزش انتقال لیست دانلود است. متن ترجمه شده آن را برای شما در اینجا قرار می دهم.


دو برنامه‌نویس به شما این راه بسیار آسان‌تر را پیشنهاد می‌کند.


اول     برای یافتن مکان «فایلهای موفقت» به بخش تنظیمات نرم‌افزار رفته و مانند عکس زیر عمل کنید:

دوم        تمام فایل‌های موجود در آدرس بدست‌آمده را در جایی کپی کنید. پس از نصب دوباره‌ی ویندوز به آن‌ها نیاز خواهید داشت. نکته: این آدرس به‌صورت پیش‌فرض پنهان(hidden) است. برای نمایش دادن آن به این صورت عمل کنید در ویندوز ویستا و ۷ در منوی استارت Folder Options را جستج کنید و Folder Options را باز کنید و در ویندوز XP در منوی Tools باید Folder Options را انتخاب نمایید. سپس در تب View گزینه‌ی Show hidden files, folders and drives را انتخاب کرده و OK را بزنید

سوم       به ویرایشگر رجیستری(regedit) بروید(استارت‌منو->run و سپس regedit را تایپ کرده و enter را بزنید یا از روش جایگزین در ویندوز ویستا و ۷ استفاده کنید)

چهارم    به آدرس HKEY_CURRENT_USER\Software\DownloadManager بروید. پنجم      روی DownloadManager راست کلیک کنید و Export را انتخاب کنید. ششم     کلید رجیستری را در جایی ذخیره کنید. پس از نصب دوباره‌ی ویندوز به آن‌ نیاز خواهید داشت. هفتم        پس از نصب دوباره ویندوز و اینترنت‌دانلود‌منیجر دوباره مکان «فایل‌های موقتی» را بیابید(مرحله‌ی اول) و سپس فایل‌های قبلی که در مرحله‌ی دوم کپی کرده بودید را در مکان فایل‌های موقتی کپی کنید و آنها را با فایل‌های جدید جایگزین کنید.

هشتم        روی کلید رجیستری که قبلا ساخته بودید(مراحل سوم تا ششم) کلیک کنید و در پنجره‌ی باز شده Yes را بزنید.

نهم        نرم‌افزار را ببندید و دوباره باز کنید.

دهم        پایان!

آیا شما از این روش استفاده کرده‌اید؟ آیا در استفاده از آن با مشکلی بر‌خورده‌اید؟ آیا روش دیگری برای این کار می‌شناسید؟ دیدگاه‌های خود را بیان کنید!