همه‌ی نوشته‌های مهدی غیاثی

هر ویروسی، «ویروس» نیست!

همه‌ی ما، دیده‌ایم ویروس‌هایی را در جا‌هایی که اصلاً انتظارشان را نداشته‌ایم. احتمالاً پس از آن هم ناسزایی نثار سازنده یا آن فایل کرده‌ایم و بعد بی‌درنگ آن‌را پاک کرده‌ایم… اما همیشه چنین نیست. گاهی ویروسی، ویروس نیست؛ گاهی هم ویروسی، بد جوری ویروس است!

بهتر است دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم. اصطلاح «ویروس»، اصطلاح دقیقی برای معرفی نرم‌افزار‌های مخرب نیست. به طور کلی، به نرم‌افزار‌های مخرب، «بدافزار» (Malware) گفته می‌شود. بد‌افزار‌ها انواعی دارند. از جمله ویروس‌ها، کرم‌ها، روت‌کیت‌ها، تروجان‌ها، جاسوس‌افزار‌ها و آگهی‌افزار‌ها.

ابتدا نگاهی اجمالی به هر یک از این بدافزار‌ها داشته باشیم:

ویروس، یک نرم‌افزار است که می‌تواند خودش را در کامپیوتر بازتولید کند و از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر سرایت کند. ویروس‌ها معمولاً (همانند ویروس‌های دنیای زیست‌شناسی) به یک میزبان (مثلاً یک فایل ورد) می‌چسبند و کار خود را انجام می‌دهند.

کرم‌ها، به میزبان (فایل ورد، یا فایل اجرایی دیگر) نمی‌چسبند و خودشان یک برنامه‌ی مستقل هستند. هدف کرم‌ها معمولاً استفاده از منابع می‌باشد و می‌تواند در دسترسی شما به منابع تاخیر بیاندازد. آن‌ها هم می‌توانند خود را تکثیر کنند و از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر منتقل شوند.

تروجان‌ها، همانگونه که از نامشان بر می‌آید (این نام از اسب تراوا گرفته شده است)، در قالب یک نرم‌افزار یا فایل مفید وجود دارند، در حالی که کاربر با استفاده از آن‌ها، در واقع به هکر اجازه‌ی نفوذ به کامپیوترش را داده است. برخی از تروجان‌ها، قادرند بدافزار‌های دیگر را نیز دانلود و روی کامپیوتر قربانی اجرا کنند…
روت‌کیت، مجموعه‌ای از نرم‌افزارهاست که کنترل یک سیستم رایانه‌ای را به دست می‌گیرد. در این نوع حمله، کاربر سیستم متوجه حضور روت‌کیت نخواهد شد و هکر رایانه توانایی تغییر تمامی تنظیمات رایانه را دارد.

جاسوس‌افزار‌ها هم برنامه‌هایی هستند که بدون اجازه کاربر روی سیستم کامپیوتری وی نصب شده، کنترل آن را از فرد می‌گیرند و اطلاعات شخصی وی را برای یک شخص ثالث می‌فرستند. از جمله‌ی جاسوس‌افزار‌ها، می‌توان به کی‌لاگر‌ها اشاره کرد.

آگهی‌افزار‌ هم یعنی نرم‌افزاری که به طور خودکار به کاربر آگهی نشان دهد. یک آگهی‌افزار به خودی خود خطرناک نیست. مگر این‌که با انواع دیگری از بد‌افزار تلفیق شده باشد.

خب، تا این‌جا دیدیم که بدافزار‌ها انواع مختلفی دارند، اما مثلاً ممکن است فایلی که ضدویروس شما در مورد آن به شما اخطار می‌دهد، تنها یک آگهی‌افزار باشد…

پس بد نیست به پیامی که نرم‌افزار ضد ویروس می‌دهد هم دقت کنید.

اما قضیه به همین‌جا ختم نمی‌شود! هر ضد ویروسی می‌تواند اشتباه کند. (False Positives) ممکن است فایل شما سالم باشد در حالی که ضدویروس آن‌را به عنوان یک ویروس بشناسد. این می‌تواند ناشی از فیلتر‌های کلی باشد، یا واقعاً اشتباه نرم‌افزار.

منظورم از فیلتر‌های کلی، مثلا بلاک کردن کی‌لاگرهاست. مثلاً نرم‌افزار ارقام پارسی، نرم‌افزاری است که به دلیل ماهیت کار خود، از روش Keylogging بهره می‌گیرد. در حالی که بنابر گفته‌ی سازنده‌اش، به هیچ عنوان ویروسی نیست. (این نرم‌افزار متن‌باز است. اگر حوصله دارید، سورس آن را دانلود کنید، بخوانید و نتیجه را به من هم اطلاع دهید!) در وبگاه سازنده‌ی این نرم‌افزار گفته شده که آنتی‌ویروس آویرا این نرم‌افزار را به اشتباه، ویروس می‌شناسد.

اشتباه نرم‌افزار هم که واضح است…

دو سه سال پیش که آنتی‌ویروس‌ها را بررسی می‌کردم و آمار‌های معتبر را می‌خواندم، دیده بودم که آنتی‌ویروس کسپرسکی تعداد اشتباه بیشتری نسبت به Eset دارد. پس لزوماً آنتی‌ویروسی که بیشتر ویروس تشخیص دهد هم آنتی‌ویروس بهتری نیست!

این وبگاه، هر از گاهی آنتی‌ویروس‌ها را از لحاظ‌های مختلف آزمایش می‌کند و نتیجه را منتشر می‌کند. شاید دیدن این آمار ها بد نباشد. وبگاه ویروس‌بولتن هم اطلاعات مفیدی در خود دارد و آزمایش‌های مختلفی هم روی آنتی‌ویروس‌ها انجام می‌دهد.

البته به نظرم راهی جز اعتماد کردن به نتیجه‌ی آنتی‌ویروس خود نیست! ولی می‌توان دست‌کم ناسزایی که پس از مشاهده‌ی یک ویروس می‌گوییم را کمی با تأمل بیشتر، و کمی رقیق‌تر بگوییم!

پی‌نوشت: احتمالاً به زودی نوشته‌ای هم در مورد مقایسه‌ی آنتی‌ویروس‌ها خواهم نوشت.

پی‌نوشت ۲: از تأخیر طولانی مدت در ارسال نوشته عذرخواهی می‌کنم. در حال حاضر در حال کار روی پروژه‌ای هستیم و سرمان بسیار شلوغ است. امیدوارم کار این پروژه هر چه زودتر به پایان برسد!

سیستم‌‏عامل 32 بیتی یا 64 بیتی، کدام یک برای من مناسب‏‌تر است؟

سیستم‌‏عامل‏‌های مطرح، از جمله ویندوز و بسیاری از نسخه‏‌های لینوکس، در دو نسخه‏‌ی 32 بیتی و 64 بیتی عرضه می‏‌شوند. هر یک از این نسخه‏‌ها مزیت‏‌ها و عیب‏‌هایی دارند. اما برای شما کدام یک ‏مناسب‏‌تر است؟

اصلاً این 32 بیتی و 64 بیتی چیست؟ این «بیت» که می‏‌گویند چیست و به چه درد می‏‌خورد؟!

تفاوت عمده در نحوه‏‌ی آدرس‏ده‌ی به RAM است… در سیستم‏‌عامل‏‌های 32 بیتی، نشانی هر خانه از حافظه با یک عدد 32 بیتی مشخص می‏‌شود. بنابراین این روش حداکثر 2 به توان 32 خانه از رم را می‏تواند آدرس‏‌دهی کند. (تقریباً برابر با 4 گیگابایت)

اما در سیستم‏‌عامل‏‌های 64 بیتی، ظرفیت آدرس‏‌دهی به RAM در حدود 18 میلیون ترابایت است! (2 به توان 64)…

البته جالب است بدانید که در گذشته در سیستم‏‌عامل داس از معماری 16 بیتی استفاده می‏‌شد. یعنی آن زمان حداکثر حافظه‏‌ی رم قابل تصور، چیزی در حدود 65 کیلوبایت بوده است!! (2 به توان 16)

برای استفاده از سیستم‏‌عامل 64 بیتی، باید پردازنده‏‌ی 64 بیتی داشته باشید. البته پردازنده‏‌های 64 بیتی می‏‌توانند سیستم‏‌عامل 32 بیتی را هم اجرا کنند، ولی پردازنده‏‌های 32 بیتی، نمی‏توانند سیستم‏عامل 64 بیتی را اجرا کنند.

اما چگونه می‌توان بررسی کرد که آیا پردازنده‌ی شما از سیستم‌عامل ۶۴ بیتی پشتیبانی می‌کند یا خیر؟ برای این‌کار، در ویندوز‌های ویستا/۸/۷، در منوی استارت این عبارت را جست‌و‌جو کنید: Performance Information and Tools . سپس، روی View and print‌ کلیک کنید. در بخش 64-bit capable می‌توانید ببینید که آیا کامپیوتر شما از سیستم‌عامل ۶۴ بیتی استفاده کنند. (لینوکسی‌ها هم که خودشان می‌دانند که پردازنده‌شان ۶۴ بیت است یا خیر! کاربران ویندوز اکس‌پی هم، گوگل دوست شماست!!)

اما برتری‏های یک سیستم‏عامل 64 بیتی چیست؟

نخستین برتری یک سیستم‏عامل 64 بیتی، سرعت آن است. سیستم‏عامل‏های 64 بیتی به طور متوسط 10 درصد سریع‏تر از سیستم‏عامل‏های 32 بیتی کار می‏کنند. دلیل آن هم به معماری 64 بیتی بر می‏گردد. (سیستم‏عامل‏های 32 بیتی، حتا اگر روی پردازنده‏ی 64 بیتی سوار باشند، نمی‏توانند از این ظرفیت ارزشمند این معماری بهره بگیرند)

بد نیست به بنچ‌مارک زیر نگاهی بیندازید:

نکته‏ی دوم، بیشتر برای کاربران حرفه‏ای مطرح است. در سیستم‏عامل 32 بیتی، شما حداکثر می‏توانید از 4 گیگابایت حافظه (مجموع حافظه‏های رم، کارت گرافیک و هر قطعه‏ای که برای کار کردن به آدرس‏دهی اختصاصی نیاز داشته باشد) بهره بگیرید. اما در سیستم‏عامل‏های 64 بیتی، شما عملاً محدودیت رم ندارید…

در مورد نرم‏افزار‏ها هم، جای نگرانی چندانی نیست! برخی برنامه‏ها نسخه‏ی 64 بیتی دارند. به علاوه، ویندوز می‏تواند حالت 32 بیتی را برای نرم‏افزار‏های 32 بیتی شبیه‏سازی کند؛ که در بیشتر اوقات مشکلی در این روند پیش نمی‏آید و ویندوز کار خود را به خوبی انجام می‏دهد.

اما برخی از سخت‏افزارها، به خصوص انواع قدیمی‏تر، درایور‏های 64 بیتی ندارند؛ و درایور‏های 32 بیتی معمولاً روی سیستم‏عامل‏های 64 بیتی کار نمی‏کنند. اما اگر کامپیوتر شما نسبتاً جدید است، با احتمال خوبی می‏توانید درایور‏های مورد نیاز خود برای سیستم‏عامل 64 بیتی را پیدا کنید. به علاوه، ویندوز 7 و 8 بیشتر درایور‏های لازم را در خود دارند…

البته به یاد داشته باشید که در مورد درایور پردازنده، کارت گرافیک و این‏گونه سخت‏افزار‏ها تقریباً جای نگرانی نیست. مشکل اصلی در دستگاه‏های خارجی مثل چاپگر، اسکنر، کارت شبکه و این‏گونه دستگاه هاست. بد نیست سری به وبگاه سازنده‏ی این دستگاه‏ها بزنید و مطمئن شوید که آن‏ها درایور 64 بیتی دستگاه را نیز آماده کرده و برای دانلود قرار داده‏اند. همچنین درایور دکمه‌های اضافی لپ‌تاپ و این‌گونه چیزها هم ممکن است به درایور مخصوص نیاز داشته باشند.

سخن آخر این‌که، اگر به دنبال دردسر نمی‌گردید(!)، به این موضوع اصلاً فکر نکنید! منظورم این است که سیستم‌عامل ۶۴ بیتی چنان آش دهان سوزی هم نیست…

اگر با مواردی کار دارید که رم بالا (یا مقدار حافظه‌ی کارت گرافیک بالا) مورد نیاز شماست (مثلاً تدوین فیلم، ساخت انیمیشن یا اگر به معنای واقعی کلمه Gamer هستید!) بی‌شک سیستم‌عامل ۶۴ بیتی انتخاب مناسب‌تری است.

اگر هم مثل من رم بالا مورد نیاز شما نیست و به نظر شما (مثل من) این ۱۰ درصد افزایش سرعت هم جایی را نمی‌گیرد، ولی دنبال دردسر می‌گردید هم، باز سیستم‌عامل ۶۴ بیتی مناسب‌تر است!

 

منابع: +، +، +، + و +

 

«دو برنامه‌نویس» در آینده… شما چی دوست دارید؟

«دو برنامه‌نویس» در نخستین سال تولد خود قرار دارد، و در این مدت خوانندگانی پیدا کرده است. رشد «دو برنامه‌نویس» به لطف همین بازدیدکنندگان و خوانندگان این وب‌نوشت میسر شده است.

نویسندگان این وب‌نوشت تاکنون سعی داشته‌اند که با به اشتراک گذاشتن تجربیات، اطلاعات و نتایج وبگردی‌های خود با سایر کاربران، به آن‌ها کمک کنند و حتا مشکلی را برطرف کنند. البته در آینده هم همین روال ادامه خواهد داشت.

اما برای بهبود کیفیت مطالب وبگاه، «دو برنامه‌نویس» به کمک شما نیازمند است و روی کمک شما حساب کرده است!

سرتون رو درد نیاورم! از شما درخواست می‌کنیم که نظر خودتون در مورد رویکرد آینده‌ی «دو برنامه‌نویس»‌ رو با ما در میان بگذارید! دوست دارید چه مطالبی در دو برنامه‌نویس منتشر شوند؟ آیا به تحلیل اخبار آی‌تی علاقه دارید؟ آیا فکر می‌کنید مطالب آموزشی مفیدتر است؟ یا شاید رویکرد وردپرس را ترجیح می‌دهید؟! شاید هم به برنامه‌نویسی علاقه دارید؟ یا …؟!؟

پاسخ‌های شما به این نوشته، تأثیر به‌سزایی در ادامه‌ی مسیر «دو برنامه‌نویس» خواهد گذاشت…

منتظر شما در بخش دیدگاه‌ها هستم! ;-) (حتا اگر مشترک فید «دو برنامه‌نویس» هم هستید، خوشحال می‌شوم وارد سایت بشید و در این باره دیدگاه بگذارید…)

در پایان، از این که وقت شما رو با این نوشته گرفتم، عذرخواهی می‌کنم. (F)

وبلاگ‌نویسی از گذشته تا کنون…

وب‌نویسی در وبلاگستان فارسی فراز و نشیب‌های بسیاری بوده است. اما به هر صورت، در هر دوره عده‌ای از افراد به وب‌نویسی پرداخته‌اند، سپس عده‌ای از آن‌ها این‌کار را رها کرده‌اند و دسته‌ای از افراد هم به وب‌نویسی ادامه دادند…

بیشتر افرادی که وب‌نویسی را ادامه دادند، به تدریج تعداد قابل توجهی خواننده‌ی ثابت به دست آوردند، و در نتیجه حس وفاداری به خوانندگان مزید علت شد و آن‌ها با قدرت،‌ علاقه و سرعت بیشتری به نویسندگی ادامه دادند.

آن‌ها در اثر تمرین، به تدریج در وب‌نویسی حرفه‌ای تر شدند و خوانندگان بیشتر و بیشتری به دست آوردند. پس به نوعی می‌توان گفت آن‌ها راه وب‌نویسی را خود فرا گرفتند. (اگر پست‌های قدیمی (مثلاً سال‌های ۸۴ و ۸۵ یک‌پزشک را بخوانید و آن‌ها را با پست‌های اکنون یک‌پزشک مقایسه کنید، متوجه منظورم می‌شوید)

در مصاحبه‌ی وبلاگینا با دکتر علیرضا مجیدی، بخشی از پاسخ آقای مجیدی به این پرسش که «فرمول وبلاگ نویسی موفق چیست؟»‌ جالب توجه است (دقیقه‌ی ۵۰)، مضمون سخن ایشان چنین است:

اگر برای بازدید یا Hit بالا می‌خواهید وبلاگ بنویسید، بهتر است این‌کار را نکنید و به جای آن به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی بپردازید… با شبکه‌های اجتماعی می‌توانید در مدت زمان کوتاه‌تری تبدیل به فرد شناخته شده‌ای شوید.

اما اگر نوشتن را دوست دارید، یا فکر می‌کنید شما را تسکین می‌دهد، بهتر است از همین امروز نوشتن را شروع کنید…

اما وب‌نویس‌های جدید، وب‌نویسی را خود فرا نمی‌گیرند؛ آن‌ها بیشتر از وبلاگ‌های دیگر الگو می‌گیرند. به زبان دیگر، آن‌ها وب‌نویسی را از وب‌نویسان قدیمی‌تر می‌آموزند.

ساده‌ترین برهان، همین نام وبلاگ‌هاست… یک‌پزشک و یک‌فتحی از وبلاگ‌های با سابقه در وبلاگستان فارسی هستند. اما در حال حاضر، تعداد زیادی وبلاگ با پیشوند «یک» در وبلاگستان موجود است (و البته «دو» در دو برنامه‌نویس!) که بی‌شک نتیجه‌ی الگو گرفتن و تقلید از وبلاگ‌های با سابقه است.

اما اشکال این‌جاست که بیشتر کسانی که با این روش شروع به وب‌نویسی می‌کنند، حتا اگر نوشتن را دوست داشته باشند، بر اثر این تقلید، حس زودهنگام نیاز به بازدید یا Hit بالا هم، همانگونه که وبلاگ‌های باسابقه چنین چیزی دارند، در آن‌ها پدید می‌آید… چیزی که در کوتاه مدت دستیابی به آن تقریباً غیرممکن است… این حس می‌تواند موجب سرخوردگی وب‌نویسان تازه‌کار شود. شاید این موضوع به رکود در وبلاگستان نیز دامن بزند… (درباره‌ی رکود در وبلاگستان فارسی، بد نیست این دو مقاله را هم بخوانید: + و +)

از طرف دیگر، این رفتار باعث ایجاد نوعی رقابت در وبلاگستان می‌شود، که باز هم عاملی برای رکود است. (در مورد رکود، بد نیست این نوشته را هم بخوانید)

اما مشکل به رکود ختم نمی‌شود! مشکل دیگر، کم‌شدن خلاقیت در وب‌نویسی است. بگذارید با یک مثال توضیح دهم. فرض کنید وبلاگ تازه تأسیس X، در حال الگوگیری از وبلاگ موفق Y است. خب، در این صورت ممکن است نویسنده‌ی وبلاگ X به خود جرأت ورود به حوزه‌های دیگر را ندهد و بیش‌تر به حوزه‌هایی بپردازد که Y به آن می‌پردازد. در حالی که شاید موضوعات بسیاری باشد که جای کار داشته باشد و حتا احتمال موفقیت X را بیشتر کند…

همچنین، وب‌نویس‌های جدید ممکن است دچار سردرگمی در موضوع وبلاگ خود شوند. چرا که کمی عجولانه وارد بازی شده اند…

خب، تا اینجا به جنبه‌های منفی این شیوه پرداختیم. اما باید توجه داشت که وبلاگ‌های بسیاری نیز با این روش توانسته‌اند خود را مطرح کنند…

اما بحث این‌جاست که تفاوت وبلاگ‌های موفق جدید و وبلاگ‌های ناموفق جدید در چیست؟ وبلاگ‌های موفق چه کرده‌اند که توانسته‌اند با الگو گرفتن از وبلاگ‌های با سابقه‌تر، خود را مطرح کنند و به جمع وب‌نویسان مطرح وبلاگستان فارسی بپیوندند؟ آیا وبلاگ‌های جدید می‌توانند همانند وبلاگ‌های قدیمی‌تر، پر خواننده شوند؟ در ادامه به این موضوع خواهم پرداخت…


بدون شک مهم‌ترین قانون موفقیت در وب‌نویسی تولید محتوای مفید است. محتوای مفید و ناب، چیزی است که همه، از خواننده‌ها گرفته تا گوگل و بینگ، از آن خوششان می‌آید…

صبر و پایداری هم یک عامل اساسی برای موفقیت در وب‌نویسی است. وب‌نویس‌های تازه‌کار باید صبر داشته باشند و بدانند که (دست‌کم معمولاً) نمی‌توان در مدت کوتاهی، به بازدید بالا رسید… اما رعایت قوانین دیگر، می‌تواند زمان لازم برای رسیدن به تعداد مطلوب خوانندگان ثابت را کوتاه کند.

گذاشتن کامنت در وبلاگ‌های دیگر از جمله کار‌هایی است که باید انجام شود. با این کار، وب‌نویس به تدریج در وبلاگستان مطرح می‌شود. البته باید توجه داشت که کامنت‌های بی‌محتوا مثل «ممنون جالب بود» یا چیز‌هایی از این دست، نه تنها تأثیر مثبت ندارد، بلکه می‌تواند تأثیر معکوس هم داشته باشد.

نویسندگی مهمان در وبلاگ‌های باسابقه‌تر هم کاری است که می‌تواند وبلاگ‌های جدید را به کاربران بشناساند. البته توجه کنید که باید نام و لینک وبلاگ شما در آن پست مهمان درج شود… (شما می‌توانید در «دو برنامه‌نویس» هم بنویسید. «اطلاعات بیشتر»)

در این راستا، پراب منبع فارسی خوبی برای مرور و آموختن نکات مفید برای بهبود وبلاگ‌ها است.

البته حمایت وبلاگ‌های با سابقه‌تر از وبلاگ‌های تازه‌کار، عامل مهمی برای پیشرفت وبلاگستان فارسی است. اما متأسفانه بسیاری از وبلاگ‌های مطرح در وبلاگستان چنین کاری نمی‌کنند.

اگر شما یک وب‌نویس یا صاحب یک وبگاه هستید، بد نیست دست‌کم با راه‌اندازی یک «لینکدونی» (منظورم چیزی مانند بخش «لینک‌های خوشمزه» در فوتر «دو برنامه‌نویس» است) به وب‌نویس‌های تازه‌کار کمک کنید! (پیش‌تر درمورد چگونگی راه‌اندازی یک لینکدونی پستی نوشته بودم)


خب، دیدیم که شیوه‌ی کار وب‌نویس‌های جدید با وب‌نویس‌های گذشته تفاوت دارد و چند نکته‌ی کلیدی برای احتمال موفقیت بیشتر در وب‌نویسی را نیز بررسی کردیم.

اما نکته‌ی آخر این است که دیگران را هم به وب‌نویسی تشویق کنید. در میان دوستان و آشنایان ما، کسانی هستند که می‌توانند وب‌نویس موفقی باشند، ولی بنا به دلایلی، تا کنون اقدام به داشتن یک وبلاگ و انجام وب‌نویسی نکرده‌اند. (ممکن است از وب‌نویسی بترسند، فکر کنند وب‌نویسی کار بیهوده‌ای است یا …) سعی کنید که با تشویق ایشان و حمایت از آن‌ها، زمینه را برای پیوستن آنها به وبلاگستان فراهم کنید…

بهترین نرم‌افزار فشرده‌ساز کدام است؟!

فشرده‌سازها از نرم‌افزار‌های پر کاربرد در زندگی روزمره هستند. از این رو تقریباً هر کسی، دست‌کم یک نرم‌افزار فشرده‌ساز روی کامپیوتر خود دارد. در میان نرم‌افزار‌های مطرح فشرده‌سازی، نرم‌افزاری هست که نه تنها رایگان و متن باز‌ است، بلکه کارایی بهتری هم نسبت به سایر نرم‌افزار‌ها دارد… (قبلاً در نوشته‌ای جایگزین‌های ویندوز را هم بررسی کرده‌ایم)

نرم‌افزار 7zip، نرم‌افزاری رایگان و متن‌باز است که برتری‌هایی نسبت به سایر نرم‌افزار‌ها، از جمله WinRAR دارد!

با سون‌زیپ، می‌توانید فایل‌های فشرده با فرمت‌های 7z, XZ, BZIP2, GZIP, TAR, ZIP و WIM ایجاد کنید! همچنین در استخراج فایل‌ها، سون‌زیپ از بیش از ۲۰ فرمت دیگر هم پشتیبانی می‌کند!

فشرده‌سازی فرمت 7z در بسیاری از موارد از ZIP، RAR و سایر فرمت‌ها برتر است. در جدول زیر، مقایسه‌ی فشرده سازی دو دسته از فایل‌ها را با چند نرم‌افزار مطرح فشرده‌سازی مشاهده می‌کنید:

سرعت فشرده سازی و استخراج 7z، به خصوص در تعداد فایل زیاد، تفاوت قابل توجهی با دیگر برنامه‌ها از جمله WinRAR دارد…

سون‌زیپ برای راحتی کار، در منوی راست‌کلیک، گزینه‌هایی را می‌افزاید تا استخراج و ساخت فایل‌های فشرده در کم‌ترین زمان ممکن انجام شود.

قابلیت رمزگذاری فایل‌های فشرده و ساخت Self Extracting Archive هم برای فرمت 7z در این نرم‌افزار موجود است.

می‌توانید فهرست کاملی از ویژگی‌های این نرم‌افزار را در وبگاه آن بخوانید. لینک‌های دانلود نرم‌افزار هم در اینجا موجود است.

با توجه به حجم کم این نرم‌افزار، به نظرم امتحان کردن آن هیچ ضرری ندارد… من پس از آشنایی با سون‌زیپ، بیشتر اوقات از آن برای فشرده‌سازی و استخراج فایل‌های فشرده استفاده می‌کنم!

شما چه نرم‌افزار فشرده‌سازی‌ای را ترجیح می‌دهید؟ آیا نرم‌افزار بهتری برای این‌کار می‌شناسید؟ آیا سون‌زیپ نیاز‌های شما را برآورده نمی‌کند؟ پاسخ این پرسش‌ها را در بخش دیدگاه‌ها با ما در میان بگذارید!

پی‌نوشت: در مورد معایب استفاده از کرک‌ها هم پیش‌تر چیزی نوشته بودم.

در چند دقیقه هاست رایگان مورد نیاز خود را پیدا کنید!

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به دنبال هاست رایگان باشید، اما به این راحتی‌ها نتوانید هاست مناسبی پیدا کنید.

پیدا کردن یک هاست با توجه به نیاز های شما، ممکن است زمان زیادی بطلبد، اما در این نوشته از «دو برنامه‌نویس»، منبعی را به شما معرفی خواهم کرد که تنها در طول چند دقیقه، می‌توانید یک سرویس دهنده‌ی هاست رایگان متناسب با نیاز خود پیدا کنید!

وبگاه Free Webhosts از برترین و کامل‏ترین دایرکتوری‏های مرجع هاستینگ‏های رایگان است که نزدیک 200 سرویس هاستینگ را به همراه اطلاعات کامل از جمله امکانات، میزان تبلیغات در سایت، بررسی و رتبه‏بندی این سرویس‏ها در بر دارد.

همچنین به روز بودن سرویس Free Webhosts، از ویژگی‏های مهم آن است. با توجه به این ویژگی، شما می‏توانید با دقت بالایی احتمال دهید که بهترین هاستینگ رایگان مورد نیاز خود را به راحتی یافته‏اید.

در سمت راست این وبگاه، می‌توانید دسته‌بندی بر اساس ویژگی‌های گوناگون را مشاهده کنید. اما از آن مهم‌تر، صفحه‌ی جست‌و‌جو است که از طریق آن می‌توانید ویژگی‌های مورد نیاز خود را انتخاب کنید و به راحتی هر چه تمام‌تر، مناسب‌ترین سرویس هاستینگ رایگان را بیابید!

برای نمونه، جست‌و‌جوی من برای هاستی که تبلیغ نداشته باشد و از ASP/ASP.NET پشتیبانی کند، تنها چهار نتیجه را در بر داشت:

البته دلیل این امر، کم بودن سرویس‌هایی است که از ASP و ASP.NET پشتیبانی می‌کنند. برای اثبات این امر، می‌توانید تعداد سرویس‌های رایگان که از PHP پشتیبانی کنند و تبلیغ نداشته باشند را مشاهده کنید! جست‌و‌جوی من برای سرویس‌های هاستینگ رایگان که از PHP پشتیبانی کنند و تبلیغ نداشته باشند، ۶۷ نتیجه در بر داشت!

نکته‌ی جالب توجه حجم بالای این سرویس‌ها است، حتا برخی از سرویس‌ها فضای نامحدود در اختیار شما قرار می‌دهند. (البته تجربه‌ی شخصی من این است که به هاستینگ‌های رایگان نامحدود اعتماد نکنید!)

با کلیک بر روی نام هر یک از این سرویس‌های هاستینگ رایگان، اطلاعات بیشتری در مورد آن، به همراه رتبه بندی سایت و رتبه بندی کاربران نمایش داده می‌شود. توجه کنید که برخی از هاستینگ‌ها محدودیت‌هایی دارند که در صفحه‌ی اطلاعات بیشتر نوشته می‌شود. (مثلاً محدودیت بیشینه‌ی حجم فایل، یا لزوم فعالیت در فروم آن سرویس)

در پایان، توصیه می‌کنم اگر قصد راه‌اندازی وبگاه یا وب‌نوشتی برای خود دارید، پس از مدتی بر یک هاست پولی کوچ کنید، چرا که در هاست‌های رایگان همواره خطر‌هایی از جمله ساسپند شدن اکانت (مثلاً به دلیل ترافیک بالا) وجود دارد.

پی‌نوشت: سرویس‌های هاستینگ ایرانی خوبی هم هستند که ممکن است در دایرکتوری معرفی شده حضور نداشته باشند. جست‌و‌جویی به دنبال آن‌ها هم شاید بد نباشد!

روز مردگان!

روز مردگان، جشنی در مکزیک و برخی دیگر کشور هاست. در این جشن، افراد برای یادبود مردگان و دعا برای آن‌ها جمع می‌شوند… در مکزیک، این جشن، یک تعطیلی رسمی است.

این جشن در سه روز (یکم تا سوم نوامبر) انجام می‌پذیرد و در هر روز، مردم رسم‌های خاص آن روز را انجام می‌دهند. این رسم‌ها بسیار جالب توجه است:

روز نخست مراسم مربوط به مردگان کم سن و سال است. در این‌روز، مردم خانه‌هایشان را پر از اسباب‌بازی و شکلات‌های به شکل اسکلت می‌کنند تا مردگان کم سن و سال احساس شادی و راحتی کنند!

روز دوم مربوط به کسانی است که در تصادفات یا ماجرای جنایی به قتل رسیده‌اند،

در روز سوم نیز دیگر مردگان می‌آیند. در این روز گورستان‌های مکزیک پر از جمعیت می شود…

در این جشن،‌ مکزیکی‌ها سفره‌ای هم پهن می‌کنند، در وبگاه نشنال جئوگرافی به تازگی عکسی از سفره‌ی این جشن منتشر شده است:

برای مشاهده‌ی عکس در اندازه‌ی بزرگتر، روی آن کلیک کنید.

این جشن، ریشه در اعتقادات بومی‌های آن منطقه، قبل از ورود مسیحیت به آن جا بود. با گذشت شش قرن از حضور مسیحیت در این سرزمین، این جشن هنوز مفهوم اصلی خویش را به خوبی حفظ کرده است که طبق آن انسان ها هرگز به معنی واقع کلمه نمی‌میرند بلکه فقط از مکانی به مکانی دیگر عزیمت می کنند و تا ابد جاودانه خواهند بود…

در پایان هم، دو عکس زیر را ببینید بد نیست! اولی از محبوب‌ترین شخصیت‌های عروسکی این جشن است، دومی هم رسیدگی مردم در گورستان‌ها را نشان می‌دهد…

پی‌نوشت: مثل این‌که در جایی از ایران هم رسم مشابهی داریم! این نوشته را هم بخوانید بد نیست!

منبع‌ها: +، +، + و +

هوای تازه…

در میان چیزی که نمی‌دانم چیست گم گشته ام… به دنبال راه فرار، ولی راه سخت است و دشوار…

نمی‌دانم در آن بیرون، خورشید چقدر می‌درخشد…

ولی اینجا، خورشید نوری نداره. یه نقطه‌ی بی‌تحرک… کنار دوست‌هایی که نمی‌شنون حرف من رو…

اینجا برای من، مثل زندانی می‌مونه، که توش هیچ یار و یاوری نیست. منم و یک سری دوست‌نما، که هر یک دارن وقتشونو می‌گذرونن.

انگار حالا حالا ها اینجان. به نظرم دست‌کم این‌طور فکر می‌کنن… ولی من رفتنی‌ام. این رو می‌دونم… وقت داره می‌گذره. چوب‌خط این اسیری دیوارهامو پوشونده… و همین روزاست که ببینم، فرصتی نمونده.

شما می‌گید چه کنم؟

۵ دلیل برای اینکه از نرم‌افزارهای کرک‌شده استفاده نکنیم…

بهره‌گیری از نسخه‌های تقلبی یا کرک شده‌ی نرم‌افزار‌ها، نه تنها از نظر اخلاقی مشکلاتی دارد، بلکه ممکن است کامپیوتر شما را نیز به خطر بیندازد…

ادامه خواندن ۵ دلیل برای اینکه از نرم‌افزارهای کرک‌شده استفاده نکنیم…

یک ویندوز برای مدیریت همه‌چیز…

سال‏ها پیش بیل گیتس ایده‏ای را در سر می پروراند: «ویندوز در هر جا». این ایده عبارت بود از قرار دادن سیستم عامل ویندوز در هر دستگاهی که پردازنده‌ای داشته باشد.

در سال ۱۹۹۷، Windows CE 1.0 به عنوان نسخه‌ای از ویندوز برپایه‌ی پردازنده‌های ARM معرفی شد که شاید گامی در راه تجلی ایده‌ی بیل گیتس بود.

Windows CE ریشه در ویندوز ۹۵ دارد، در حالی که پس از آن، ویندوز راهی جداگانه را در پیش گرفت: هسته‌ی NT.

در سال ۲۰۰۱، هسته‌ی NT بود که در دل ویندوز XP قرار داشت… از آن موقع، CE برای موبایل‌ها استفاده شد، ولی XP تبدیل به ویستا و ۷ شد. فاصله‌ی ویندوز پی‌سی‌ها و ویندوز موبایل‌ها بیشتر و بیشتر شد. دیگر ایده‌ی «ویندوز در هر جا» تنها یک مفهوم لفظی بود. انگار ایده‌ی بیل گیتس تنها رویایی بود که قرار نبود به حقیقت مبدل شود…

البته تنها تا کنون! چند روز پیش در کنفرانس معرفی ویندوز فون در سان فرانسیسکو، مایکروسافت اعلام کرد که ویندوز فون ۸ به جای هسته‌ی قدیمی ویندوز CE، از همان هسته‌ی ویندوز ۸ (که دیگر از پردازنده‌های ARM هم پشتیبانی می‌کند) استفاده می‌کند. از این رو، می‌توان ویندوز فون ۸ را نسخه‌ای از ویندوز ۸ برای صفحه‌های نمایش کوچکتر دانست.


ویندوز فون ۸ کاشی‌های زنده‌ی قابل تغییر اندازه را در Start screen، درست همانند ویندوز ۸، خواهد داشت. کدهای شبکه و مولتی‌مدیا بین این دو سیستم عامل یکسان خواهد بود.

البته باید به یاد داشته باشیم که بهبود‌های ویندوز ۸ در زمینه‌های کارایی، مصرف انرژی و مصرف حافظه باعث شده که این هسته‌ی قدرتمند به خوبی در تبلت‌ها و دستگاه‌هایی که پردازنده‌ی ARM دارند هم به خوبی کار کند.

شاید مهم‌ترین فایده‌ی این تغییر‌ها در زمینه‌ی نوشتن برنامه برای ویندوز فون ۸ باشد، به طوری که نرم‌افزار‌های نوشته شده برای ویندوز ۸ به راحتی در ویندوز فون ۸ نیز اجرا می‌شوند. در بسیاری از برنامه‌ها – که با ویژوال استودیو برای مترو نوشته شده‌اند – پورت کردن برنامه برای ویندوز فون ۸ با چند کلیک ساده انجام می‌شود. ویندوز فون ۸ از نسخه‌ی دسکتاپ DirectX پشتیبانی می‌کند. یعنی پورت کردن بازی‌ها به ویندوز فون ۸ به مراتب ساده‌تر خواهد بود.

همچنین ویندوز فون ۸ از Native code پشتیبانی می‌کند، یعنی پورت کردن برنامه‌های iOS و آندروید به ویندوز فون ۸ نیز به مراتب ساده‌تر خواهد بود…

با هسته‌ی ویندوز ۸، ویندوز فون ۸ قادر به پشتیبانی از پردازنده‌های چند هسته‌ای، تا ۶۴ هسته خواهد بود!

بسیاری از ویژگی‌های ویندوز ۸ از جمله BitLocker، UEFI Secure boot و اینترنت اکسپلورر ۱۰ نیز به ویندوز فون ۸ خواهد آمد. موتور جاوااسکریپت IE10 موسوم به Chakra، ۲۰ درصد از مرورگر Galaxy S3 سریع‌تر است…

تا این‌جا دیدیم که این یکپارچگی مزیت‌های بسیاری دارد، و گوشی‌های هوشمند را به کامپیوتر‌هایی کوچک با محیط مترو و بدون دسکتاپ تبدیل می‌کند. (به عبارتی دیگر می‌توان گفت که ویندوز فون ۸ همان ویندوز RT در صفحه‌ی نمایشی کوچک‌تر است) شاید بتوان گفت این تعریف جدیدی از گوشی هوشمند است… (همان‌طور که دکتر مجیدی سرفیس را تعریف جدیدی از تبلت خوانده بود…)

خب، ولی شاید هنوز با «ویندوز در هر جا» فاصله داشته باشیم… ولی اگر Xbox 720 نیز از ویندوز ۸ استفاده کند چه؟

این ایده آنقدر‌ها هم دور از ذهن نیست… تابستان گذشته، رشته‌هایی که مربوط به Xbox 360 بود در یک نسخه‌ی پیش‌نمایش هسته‌ی ویندوز ۸ مشاهده شد. چند ماه بعد، داشبورد Xbox محیطی شبیه به مترو به خود گرفت.

در E3، مایکروسافت Xbox SmartGlass را معرفی کرد که تبلت شما را به نمایشگر دوم ایکس باکس تبدیل می‌کند. هفته‌ی گذشته، مدارکی ۵۶ صفحه‌ای درباره‌ی ایکس باکس ۷۲۰ به بیرون درز کرد… از آن مدارک معلوم شد که ایکس باکس ۷۲۰ احتمالاً پردازنده‌ی x86 یا ARM خواهد داشت.

اگر ایکس باکس ۷۲۰ از هسته‌ی ویندوز ۸ بهره بگیرد، بازی‌نویس‌ها خواهند توانست با یک‌بار نوشتن بازی‌ها، نسخه‌ی ایکس باکس، کامپیوتر، تبلت و گوشی را منتشر کنند! و برنامه‌نویس‌ها خواهند توانست با یک‌بار نوشتن برنامه، آن‌را برای کل اکوسیستم یکپارچه‌ی ویندوز ۸ منتشر کنند.

حتا مایکروسافت می‌تواند «ویندوز استور» را تبدیل به محیط یکپارچه‌ای برای خرید برنامه‌ها، بازی‌ها و فیلم و موسیقی در همه‌ی گجت‌های ویندوز هشتی تبدیل کند…

یا با ایجاد یکپارچه سازی ابری، می‌تواند به شما این امکان را بدهد که شما فیلم، موسیقی و بازی‌های خود را در همه‌ی گجت‌های خود در هر زمان داشته باشید…

 

اگر اکوسیستم ویندوز ۸ تا این حد کامل شود، می‌توان به آن «ویندوز در هر جا» گفت، که بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود.

اکوسیستم مایکروسافت در وضعیت فعلی...

پی‌نوشت: لفظ انگلیسی «ویندوز در هر جا»، Windows Everywhere است که بیل گیتس آن را به کار برده بود.

پی‌نوشت ۲: ای کاش بنیاد های بزرگ Open Source مثل کانونیکال (پشتیبان اوبونتو) نیز تلاش می‌کردند اکوسیستم یکپارچه‌ای ایجاد کنند. (البته Ubuntu for android یکی از همین سیستم‌هاست، ولی چرا اوبونتو در آندروید؟ چرا نسخه‌ی کامل و جداگانه‌ای از اوبونتو برای موبایل‌ها و تبلت‌ها وجود نداشته باشد؟!؟)

منبع : +