وقتی از کنار سبزه ای رد میشوی
لطافت آن را احساس کن و برگ هایش را جدا نکن
وقتی از کنار سبزه ای رد میشوی
لطافت آن را احساس کن و برگ هایش را جدا نکن
اگر نمی دانید فید چیست، توصیه می کنیم حتماً این ارسال را بخوانید.
فناوری فید feed که آن را در فارسی «خوراک» یا «خبرمایه» هم ترجمه کردهاند، فناوریای است که میتواند گشت و گذار شما را در اینترنت متحول کند. فید راهی برای دسترسی سریع و بدون دردسر به آخرین اخبار و نوشتههای سایت و وبلاگهاست…
ادامه خواندن توضیحی درباره ی خوراک (فید) و چگونگی استفاده از آن
سایت سافتگذر خبری تحت عنوان عقبنشینی مایکروسافت در رقابت با یک نرمافزار را در تاریخ 90/8/18 منتشر کرده مبتنی بر اینکه مایکروسافت در رقابت با فلش که siverlight را ارائه کرد در حال عقب نشینی است و در رقابت با این تکنولوژِی شکست خورده
شرکت مایکروسافت با هدف رقابت با ” Adobe’s Flash “، نرمافزار ” Silverlight ” را راهاندازی و توسعه داد. اما آیا حالا این شرکت از این تصمیم عقبنشینی کرده و میخواهد این بخش را تعطیل کند.
متن کامل خبر را میتوانید از اینجا مشاهده کنید.
اما من نظر دیگری دارم..
ادامه خواندن مایکروسافت فعلا خیال تعطیل کردن silverlight را ندارد
سلام
اولین مطلبی که توی این وبلاگ میزنم یه داستان که توصیفی از وضع موجود ما ایرانی هاست و من از محمدهادی شیرانی اون رو نقل میکنم (یعنی داستانش برای من نیست):
توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : ” دربـــــــــــــــــست ” . نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود. به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و به اصطلاح همون جلسه که پیش تر شرح دادم شروع شد.کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :
وبلاگ من قبلاً بخشی از وبگاه خودم بود. اما متأسفانه زمان کافی برای به روز کردن به موقع آن نداشتم. از این رو، با دوستم احمدعلی شفیعی صحبت کردم و تصمیم گرفتیم که با هم وبلاگی راه بیندازیم…
تصمیم گرفتیم از آنجایی که به برنامه نویسی خیلی علاقه داریم و شاید فکر می کنیم که چیزی از برنامه نویسی سرمان می شود، نام وبلاگ را “دو برنامه نویس” بگذاریم.