از خودش پرسید «قرار است چهکار کنم؟»
جوابی نداشت…
سالها گذشت و باز از خودش پرسید «قرار است چهکار کنم؟»
باز هم جوابی نداشت…
پس از مرگ از خدا پرسید «قرار بود چهکار کنم؟»
خدا گفت «فقط کافی بود شروع میکردی! من خودم هدایتت میکردم»
…
از خودش پرسید «قرار است چهکار کنم؟»
جوابی نداشت…
سالها گذشت و باز از خودش پرسید «قرار است چهکار کنم؟»
باز هم جوابی نداشت…
پس از مرگ از خدا پرسید «قرار بود چهکار کنم؟»
خدا گفت «فقط کافی بود شروع میکردی! من خودم هدایتت میکردم»
…
بسیار جالب؛ حرف تاثیر گذار و آگاه کننده ای بود!
جالبه بدونید اینا یه سری نکته هست که به ذهنم میرسه و بیشتر برای این منتشرشون میکنم که یادم نره و شاید هم به دیگران کمک بشه.
برای جالب بود که این نوشته تاثیر گذار بود!
قشنگ بود و تاثیر گذار …!
ziba boood (L)